ورود به حساب ثبت نام جدید فراموشی کلمه عبور
برای ورود به حساب کاربری خود، نام کاربری و کلمه عبورتان را در زیر وارد کرده و روی «ورود به سایت» کلیک کنید.





اگر فرم ثبت نام برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.









اگر فرم بازیابی کلمه عبور برای شما نمایش داده نمی‌شود، اینجا را کلیک کنید.





موضوع: سرگذشت بیل گیتس بنیان‌گذار ابر شرکت مایکروسافت

بازدید: 11396   تعداد پاسخ: 2
نمایش نتایج: از 1 به 3 از 3
  1. #1
    تاریخ عضویت
    2014/07/12
    سن
    34
    نوشته ها
    174
    107
    مدیریت و توسعه دهنده

    سرگذشت بیل گیتس بنیان‌گذار ابر شرکت مایکروسافت

    در این مقاله قصد داریم نگاهی تفصیلی به سرگذشت بیل گیتس ، مرد نام آشنای تجارت و فناوری بیندازیم.

    بیل گیتس را باید رهبر کارآفرینان دیجیتالی جهان دانست . ویلیام هنری گیتس سوم مشهور به بیل گیتس، در ۲۸ اکتبر ۱۹۵۵ در سیاتل، مرکز ایالت واشنگتن آمریکا به دنیا آمد. گیتس در خانواده‌ای به دنیا آمد که از تاریخی غنی از تجارت و سیاست و خدمات اجتماعی سرشار بود. پدر پدربزرگش شهردار و نماینده مجلس ایالتی بود، پدربزرگش معاون رئیس کل یک بانک ملی و پدرش ویلیام هنری گیتس دوم وکیل دادگستری و یکی از سرشناسان شهر سیاتل و مادر او آموزگار مدرسه و یکی از اعضا هیئت مدیره یونایتد وی اینترنشنال (United Way International ) بود که در امور خیریه نیز فعالیت داشت.

    بیل گیتس در این خانواده و در کنار دو خواهر خود رشد کرد. گیتس در کودکی بیشتر وقت خود را در کنار مادربزرگ خود گذراند و از او تأثیر بسیار گرفت. از اول زندگی‌اش، جاه طلبی و بلندپروازی و حس رقابت از او می‌بارید؛ همان عواملی که نیاکانش را به بالاترین مدارج حرفه‌ای شان رسانده بود.


    گيتس كه دانش‌آموزي برجسته و باهوش بود برخلاف بيشتر كودكان باهوش، به نظر مي‌رسيد كه در هر كاري كه انجام مي‌دهد بي‌نظير است. شور و شوق وي براي بردن و برنده شدن از همان سنين اوليه معلوم و آشكار بود. در ليك سايد، در مدرسه خصوصي و نخبه‌گراي سياتل كه برخي از تيزهوش‌ترين دانش‌آموزان را در وست كوست آمريكا جذب مي‌كند عشق وي به رياضيات سبب دلبستگي و اشتغال ذهن او به كامپيوتر گرديد. حتي در ليك سايد، بيل گيتس برجسته و ممتاز بود. از اين‌رو بچه‌ها سربه‌سر او مي‌گذاشتند زيرا او آشكارا خيلي باهوش‌تر از بقيه دانش‌آموزان بود. به طوري كه جيمز والاس و جيم اريكسون در كتابشان به نام هارد درايو خاطرنشان مي‌كنند: «حتي در محيطي مثل ليك سايد كه بچه‌هاي باهوش در خور احترامند، دانش‌آموزي به تيزهوشي گيتس از سوي تعدادي ديگر از دانش‌آموزان مورد تمسخر قرار مي‌گيرد.»

    بنابه گفته يكي از همكلاسي‌هاي گيتس كه اكنون يك معمار برجسته در سياتل است: «گيتس اغلب با بچه‌ها در اتاق كامپيوتر معاشرت مي‌كرد.» او از نظر اجتماعي بي‌عرضه و در بين ديگران معذب بود. ذهن اين پسر كاملا مشغول علاقه او به كامپيوتر بود. به ندرت ديده مي‌شد كه تنيس بازي كند. در ابتدا من از گيتس و سايرين در اتاق كامپيوتر ترس داشتم و تا حدي حتي آنها را به صورت بت در مي‌آوردم. ولي بعدا متوجه شدم كه آنها به قدري احمق هستند كه نخواستم دور و بر آنها باشم. بخشي از علتي كه من از كار كامپيوتري خارج شدم آنها بودند… آنها از نظر اجتماعي خيلي خشك و متكبر بودند و من واقعا نمي‌خواستم كه اينطوري باشم.»
    آيا مصداق ضرب‌المثل «گربه كه دستش به گوشت نمي‌رسد مي‌گويد بو مي‌دهد» نيست؟ شايد اين‌طور باشد. ولي آشكارا گيتس و همكلاسي‌هايش استثنايي بودند حتي طبق استانداردهاي ليك سايد. تا سال سوم دبيرستان گيتس از نظر كامپيوتربازان جوان‌تر ليك سايد چيزي در حد يك كارشناس كامپيوتر محسوب مي‌شد. او اغلب در اتاق كامپيوتر ساعت‌ها جلسه دادگاه برگزار مي‌كرد و داستان‌هايي درباره مزاحمان بدنام كامپيوتري بيان مي‌كرد.
    گيتس و برخي از دوستان كامپيوتريش گروه برنامه‌نويسان ليك سايد را كه اختصاص به يافتن فرصت‌هاي پولسازي براي استفاده از مهارت‌هاي تازه به دست آمده برنامه‌نويسي كامپيوتر داشت تشكيل دادند. اكنون الگويي در حال پيدايش بود. همانطور كه بعدا گيتس اظهار داشته: «من طرح دهنده بودم. من فردي بودم كه گفت بياييد دنياي واقعي را فراخوانيم و سعي كنيم كه چيزي را به آن بفروشيم.» در آن موقع او 13 ساله بود.

    در دبستان به سرعت از همسن و سالانش در تمام دروس به ویژه ریاضیات و علوم جلو افتاد. والدینش که این وضعیت را دیدند، او را در یک مدرسه معروف به نام لیک‌ساید ثبت نام کردند. در همین جا بود که هسته اولیه مایکروسافت شکل گرفت. قضیه از آن جا شروع شد که در بهار ۱۹۶۸ مدرسه تصمیم گرفت که دانش آموزان را با پدیده‌ای جدید که تازه داشت در دنیا شکل می‌گرفت، یعنی رایانه، آشنا کند. رایانه‌ها هنوز بزرگ تر و گران تر از آن بودند که مدرسه بتواند یکی از آن‌ها را بخرد. برای همین مدرسه یک صندوق گذاشت و گفت که برای اجاره یک سال رایانه DECPDP -۱۰ ساخت جنرال‌الکتریک، کمک کنید.


    پول زیادی بیشتر از هزینه اجاره یک سال جمع شد. اما مدرسه جذابیت این غول الکترونیکی را برای بچه‌ها دست کم گرفته بود.
    این بچه‌ها، بیل گیتس، پل آلن که دو سال از گیتس بزرگ‌ تر بود و چند تای دیگر از رفقا بودند که همه الان برنامه نویسان ارشد مایکروسافت هستند. آن‌ها روز و شب شان را توی اتاق رایانه مدرسه می‌گذراندند. خیلی نگذشت که معلمان از دست آن‌ها شاکی شدند. آن‌ها نه درس می‌خواندند و نه مشق می‌نوشتند. بدتر از همه این که تمام زمان اجاره رایانه را تنها در عرض چند هفته تمام کردند. در پاییز ۱۹۶۸ شرکت مرکز رایانه (Computer Center ) دفتری در سیاتل باز کرد.

    گيتس جوان كه وقتش را اين چنين صرف مي‌كرد والدينش را نگران سرگرمي جديد پسرشان نمود. براي مدتي فعاليت‌هاي او را از ترس اينكه مبادا لطمه‌اي به درسش بزند متوقف كردند. تقريبا به مدت يكسال تمام، گيتس امتناع نمود. به عنوان نشانه‌اي از اشتهاي سيري‌ناپذير وي به دانش، توجه خود را به موضوع‌هاي ديگر معطوف كرد. در اين دوره، او شماري زندگي‌نامه از جمله زندگي‌نامه ناپلئون و فرانكين روزولت را خواند. او گفت مي‌خواستم بدانم كه شخصيت‌هاي بزرگ تاريخ چگونه فكر مي‌كردند.او همچنين كتاب‌هاي مربوط به كسب و كار، علوم و رمان را مطالعه نمود. يكي از كتاب‌هاي مورد علاقه وي «گيرنده در چاودار» نام داشت كه او بعدا گزيده‌هاي بلندي از كتاب را براي دوست‌هايش از بر خواند. هلدن كالفيلد كه شخصيت اصلي بود يكي از قهرمان‌هاي او شد. ولي اجالتا هرگونه طرحي را كه بيل جوان ممكن بود براي تشكيل يك شركت نرم‌افزاري با دوست دبيرستاني‌اش و رفيق كامپيوتربازش به كار برد موقتا متوقف گرديد. والدينش اصرار داشتند كه او بايد به دانشگاه برود؛ آنها احساس مي‌كردند كه همراه بودن او با دانشجويان ديگر برايش خوب است.

    بچه‌ی یکی از کارمندان ارشد این شرکت در مدرسه لیک ساید درس می‌خواند. برای همین، این شرکت رایانه‌ای را با زمان محدود در اختیار این مدرسه قرار داد. گیتس و بقیه بچه‌ها به سرعت سراغ این رایانه رفتند. هکرهای جوان چند بار دزدکی وارد سیستم شدند و نرم افزارهای امنیتی آن را خراب کردند. بدتر از همه این که فایل‌هایی را که زمان استفاده آن‌ها از رایانه در آن ثبت شده بود، دستکاری می‌کردند، اما گند قضیه درآمد و شرکت هم آن‌ها را از استفاده از رایانه محروم کرد. اما مخ صاحبان این شرکت کار می‌کرد وآن‌ها گیتس و آلن را استخدام کردند.


    رابطه نزديك و فني قابل توجه با آلن به مدت دو سال درسال‌هاي آخر دبيرستان به نظر مي‌رسد كه در اين زمان گسترش يافته باشد. نقش آلن در داستان مايكروسافت و در محفل كوچك طرفداران ليك سايد كه شركت استخدام نموده اغلب دست كم گرفته مي‌شود. گيتس، آلن، كنت ايوانز و ريچارد وي‌لند- دو عضو ديگر گروه برنامه‌نويسان ليك سايد- اغلب در تمام طول شب ابتدا به يك كامپيوتر كوچك (Minicomputer) كه مالك آن جنرال الكتريك بود متصل بودند و بعدا به كامپيوتر شركت كامپيوتر سنتر متصل گرديدند گاهي اوقات تا ساعات اوليه صبح به خانه نمي‌رسيدند.

    اواخر ۱۹۶۸ بود که بیل گیتس، پل آلن و دو نفر دیگر، گروه برنامه نویسان لیک ساید را تشکیل دادند. آ ن‌ها که حالا سرشان به سنگ خورده بود، تصمیم گرفتند به جای هک، یک کار درست و حسابی بکنند.

    شرکت مرکز رایانه هم از آن‌ها خواست که حالا که به اشکالات امنیتی رایانه ما پی بردید، آن‌ها را درست کنید. در عوض، آن‌ها وقت نامحدودی را می‌توانستند با این رایانه سر کنند. برای آن‌ها واقعا اغواکننده بود. اواخر سال ۱۹۶۹ شرکت مرکز رایانه دچار مشکل مالی شد و بچه‌های گروه برنامه نویسی لیک ساید باید جول و پلاسشان را جمع می‌ کردند. آن‌ها با هر تقلایی بود، یک رایانه در دانشگاه واشنگتن، جایی که پدر پل آلن کار می‌کرد پیدا کردند. گروه دوباره تشکیل شد و اولین سفارش اش را گرفت: نوشتن یک برنامه برای لیست حقوق یک شرکت.



    ضريب هوشي بالا و شور و شوق زياد گيتس ورود او را به دانشگاه هاروارد حتمي نمود. در پاييز سال 1973 بدون اين كه سمت و سوي واقعي او مشخص باشد وارد معتبرترين محل يادگيري يعني كمبريج، ماساچوست گرديد.اما قلبش را بیرون دانشگاه کنار رایانه اش جا گذاشته بود. گیتس که شب تا صبحش کنار رایانه و با پل آلن می‌گذشت، صبح تا شب سر کلاس در حال چرت زدن بود.

    بعدا او گفت كه هاروارد رفت تا از افرادي كه باهوش‌تر از او بودند چيز ياد بگيرد… و دلسرد و نااميد شد. اظهارنظر احتمالا به همان اندازه كه در مورد خود عقيده بيل گيتس گفته مي‌شود درباره هاروارد هم وجود دارد.
    گيتس با انتخاب اوليه حقوق به عنوان رشته اصلي دانشگاهي ممكن است انتظار داشته كه رد پاي پدر حقوقدانش را دنبال كند. ولي درواقع، او علاقه چنداني به حرفه حقوق نداشت و پدر و مادرش در مورد اينكه پسر سرسخت آنها راه خود را خواهد يافت كمي شك داشتند. با وجود اين، در روياهاي پرهيجان خود، هيچكدام از آنها نمي‌توانستند تصور كنند كه چه راهي در پيش روي پسرشان خواهد بود.
    همچنان كه معلوم شد گرفتن مدرك از هاروارد مدنظر نبود. در سال 1975 در حالي كه هنوز در دانشگاه بود، گيتس براي يك نسخه از زبان بيسيك (Basic) كه نوعي زبان اوليه در برنامه‌نويسي كامپيوتر است بار ديگر گروه خود را با پل آلن تشكيل داد. گيتس در سال 1977 با توجه به آمادگي دنياي جديد تصميم گرفت كه هاروارد را رها كند و به طور تمام وقت در شركت كوچك نرم‌افزار كامپيوتر كه با دوستش تاسيس كرده بود كار كند. اين شركت مايكروسافت ناميده شد.

    بالاخره پل آلن، او را راضی کرد که آن‌ها باید یک شرکت مستقل رایانه‌ای بزنند، اما بیل گیتس مردد بود که دانشگاه را کنار بگذارد یا نه. تا این که یک روز پاییزی ۱۹۷۴، آلن طرح جلد مجله پاپیولار الکترونیکس را دید: آلتیر ۸۰۸۰، نخستین ابزار میکرورایانه‌ای دنیا با مدل‌های بازرگانی دست و پنجه نرم می‌کند. بعدازظهر همان روز گیتس و آلن دو جوان آس و پاس و علاف که روزشان را با رایانه می‌گذراندند، تصمیمشان را گرفتند: ما بازار رایانه‌های خانگی را به دست می‌گیریم. او در هاروارد با استیو بالمر (Steve Ballmer ) که در حال حاضر رئیس قسمت اداری مایکروسافت است آشنا شد.



    از ترك تحصيل در دانشگاه هاروارد تا شكلك كامپيوتر

    ظهور مايكروسافت هم سريع بود و هم بي‌وقفه. گيتس به زودي ثابت كرد كه فردي است با درك مفاهيم فني همراه با غريزه‌هاي عالي بازرگاني. هنگامي كه بيماري باعث شد كه آلن شركت مايكروسافت را در اوايل دهه 1980 ترك كند، جايگاه گيتس به عنوان رهبر محكم‌تر شد. در نيمه دوم دهه 1980، شركت مايكروسافت محبوب مركز معتبر مالي وال استريت (Wall Street) گرديد. از بهاي سهام 2 دلار در سال 1986، سهام مايكروسافت تا نيمه اول سال 1996 به 105 دلار افزايش يافت و گيتس را ميلياردر و بسياري از همكارانش را ميليونر كرد.
    اما افزايش بهاي سهام شركت مايكروسافت خبر از يك نظم كسب و كار جديد جهاني مي‌داد. تام پيترز كارشناس مديريت مي‌گويد هنگامي كه ارزش بازار مايكروسافت از ارزش بازار شركت جنرال موتورز تجاوز نمود دنياي تجاري دگرگون شد. در خلال نوشتن اين كتاب در 16 سپتامبر سال 1998، ارزش شركت مايكروسافت در بازار از ارزش شركت بزرگ جنرال الكتريك (GE) فراتر رفت و بزرگترين شركت آمريكا گرديد كه ارزش آن در بازار به 262 بيليون دلار رسيد.
    گيتس و مايكروسافت عمدتا جدا نشدني‌اند.


    چند روز بعد، گیتس با شرکت MITS تماس گرفت و گفت که برای رایانه آلتیر یک نرم افزار به نام بیسیک نوشته‌است. اما فقط خودش و آلن می‌دانستند که این لافی بیش نبوده است.

    آن‌ها حتی یک خط برنامه هم ننوشته بودند. آن‌ها حتی یک آلتیر ۸۰۸۰ را هم ندیده بودند. از وقتی که شرکت چراغ سبز به آن‌ها نشان داد تا روزی که آخرین خط برنامه بدون Error اجرا شد، فقط ۸ هفته طول کشید. فردای آن روز آلن به دفتر MITS رفت و برنامه را نشان داد. اما نکته جالب این بود که آن‌ها این برنامه را با رایانه مدرسه لیک ساید نوشته بودند و حالا برنامه داشت روی یک آلتیر ۸۰۸۰ بدون کوچک ترین اشتباهی کار می‌کرد. آلن آن موقع برای اولین بار تازه یک آلتیر ۸۰۸۰ را از نزدیک می‌دید! آلن حقوق برنامه Basic را به MITS فروخت و بیل گیتس هم رسما از دانشگاه انصراف داد. آن‌ها داشتند نخستین سنگ بنای نرم افزارهای رایانه‌های خانگی را پی ریزی می‌کردند. بیل گیتس در سال ۱۹۷۵ به همراه دوست دوران کودکی خود پل آلن شرکت کوچکی بنام مایکروسافت با شعار «در هر خانه یک رایانه» ایجاد کرد. مایکروسافت انواع زبانهای برنامه سازی را برای رایانه‌های مختلف تولید می‌کرد.در آن زمان مایکروسافت فقط ۴۰ کارمند داشت که شبانه روز بشدت کار می‌کردند و کل فروش آن فقط ۲٫۴ میلیون دلار در سال بود.


    در سال ۱۹۸۰ شرکت آی‌بی‌ام برای اینکه از بازار رایانه‌های شخصی عقب نماند تصمیم گرفت تا رایانه خود را که PC نام گرفت و رایانه‌های امروزی نیز مبتنی بر آن هستند، بسازد و وارد بازار کند. آی‌بی‌ام تصمیم گرفت تا کار نرم افزار آن را به عهده شرکت دیگری بگذارد. این بود که شاهین خوشبختی بر دوش مایکروسافت نشست و آی‌بی‌ام قراردی با شرکت کوچک مایکروسافت بست تا نرم افزارهای سازگار با رایانه‌های شخصی آی‌بی‌ام تولید کند.

    رایانه‌های جدید آی‌بی‌ام از پردازنده‌های ۱۶ بیتی ۸۰۸۸ شرکت اینتل استفاده می‌کرد. بنابراین مایکروسافت برای فروش زبان‌های برنامه سازی خود به یک سیستم عامل ۱۶ بیتی نیاز داشت. در آن زمان شخصی بنام تیم پاترسون در کارگاه خانه خود یک رایانه ۱۶ بیتی کوچک ساخته بود و برای آن یک سیستم عامل ساده ۱۶ بیتی نوشت که نام DOS ۸۶ را برای آن انتخاب کرده بود. بیل گیتس کلیه حقوق سیستم عامل DOS ۸۶ را با قیمت ۷۵ هزار دلار بدست آورد. بیل گیتس و پل آلن سیستم DOS ۸۶ را متناسب با رایانه‌های شخصی آی‌بی‌ام تغییر دادند و امکانات بیشتری را به آن افزودند و از آن یک سیستم عامل قوی ۱۶ بیتی ساختند.

    مایکروسافت این سیستم عامل را ام‌اس-داس نامید. MS-DOS بر روی رایانه‌های شخصی آی‌بی‌ام جای گرفتند و آی‌بی‌ام درصدی از فروش رایانه‌های PC خود را برای استفاده از MS-DOS به مایکروسافت می‌پرداخت. و رفته رفته امپراتوری آقای بیل گیتس بر روی MS-DOS بنیان نهاده شد. بعدها مایکروسافت با تولید سیستم عامل گرافیکی ویندوز و محصولات موفق دیگر گام‌های بزرگ‌تری بسوی موفقیت برداشت. طبق آخرین آمار بیش از 91 درصد از دارندگان رایانه‌های شخصی در سراسر جهان از محصولات مختلف مایکروسافت استفاده می‌کنند.



    به گزارش سایت فوربس که از معتبر ترین سایتهای ارائه دهنده ی آمارهای اقتصادی در جهان است، درحال حاضر (سال 2015) بیل گیتس با دارایی بیش از 79.2 میلیارد دلار، ثروتمندترین مرد دنیا شناخته شده‌است. این در حالی است که چند باری این مقام را از دست داده بود، ولی هم اکنون بار دیگر در سال 2015 لقب ثروتمندترین مرد سیاره ی زمین را به نام خود زد تا 16 سال از 21 سال اخیر را در صدر جدول ثروتمندان جهان تکیه بزند.


    لیست میلیاردرهای جهان در سال 2015 در وبسایت فوربس

    در ادامه تصویری از پروفایل بیل گیتس در سایت فوربس برای مشاهده ی شما مخاطبان ام ال مارکتینگ آمده است:



    یکی از دلایل موفقیت مایکروسافت به گفته خود گیتس استخدام افراد باهوش در این شرکت است. گیتس زمانی که فقط ۱۹ سال داشت مایکروسافت را مدیریت می‌کرد. او به قدری کار می‌کرد که حتی گاهی چند روز محل کار خود را ترک نمی‌کرد و به همراه کارمندان خود بسختی برروی پروژه‌های مختلف و سفارش مشتریان کار می‌کرد.

    گیتس در سال ۱۹۹۴ با ملیندا فرنج گیتس ازدواج کرد که حاصل آن یک دختر (متولد سال ۱۹۹۶) و یک پسر (متولد سال ۱۹۹۹) بوده‌است. بیل گیتس راه مادر خود را ادامه داد و بهمراه همسر خود چندین موسسه خیره در سراسر دنیا تأسیس کرد. هم اکنون بیل گیتس همراه همسر و فرزندان خود در شهر سیاتل ساکن است.



    بیل گیتس چگونه میلیاردر شد؟

    گیتس 55 ساله ثروت 79.2 میلیارد دلاری خود را بیش از هر چیز مدیون تاسیس شرکت مایکروسافت به همراه پاول آلن و موفقیت فزآینده این شرکت است. وی که در مایکروسافت به عنوان مدیر اجرایی و رییس بخش طراحی نرم‌افزار کار کرده است، اکنون بزرگترین سهامدار این شرکت به حساب می‌آید. بیل گیتس در سال 2000 از مدیریت اجرایی مایکروسافت کناره‌گیری کرد، اما مقام ریاست خود را حفظ کرد و به عنوان رییس بخش طراحی نرم‌افزار به کار خود ادامه داد. وی به تدریج مسوولیت‌های خود در مایکروسافت را به ری اوزی طراح نرم‌افزار و کرییج ماندی از بخش تحقیقات و استراتژی این شرکت منتقل کرده است.


    در 27 ژانویه 2008 گیتس آخرین روز کار تمام وقت خود در مایکروسافت را گذراند و از آن پس تنها در مورد پروژه‌های کلیدی به مایکروسافت مشاوره می‌دهد. در حال حاضر گیتس بیشتر وقت خود را در موسسه بیل و ملیندا گیتس می‌گذراند. این موسسه که در سال 2000 تاسیس شد، بر فعالیت‌های خیریه و همچنین تامین مالی پروژه‌های تحقیقاتی، تمرکز دارد.
    چند قصر در فرانسه؛ چندین جزیره در منطقه کارائیب؛ هواپیماهای جت شخصی؛ حساب های شخصی حاوی 3.27 تریلیون دلار و… مجموع سرمایه ای است که اعضای لیست400 Forbes آنها را در اختیار دارند و هرآنچه که روی کره خاکی اراده کنند را می توانند به راحتی بخرند.

    کارشناسان مرکز فوربس که همه ساله لیست ثروتمندترین افراد روی زمین را منتشر می کنند، در آخرین بررسی های خود به این نتیجه رسیده اند بسیاری از اشخاصی که نام آنها در لیست 400 Forbes منتشر شده است، بیش از برخی کشورهای دنیا پول دارند و به عبارت دیگر، می توانند این کشورها را با تمام دارایی ها و سرمایه هایش نقداً خریداری کنند.



    بیل گیتس مدیرعامل بزرگ ترین شرکت تولیدکننده نرم افزار دنیا موسوم به مایکروسافت که ثروتمندترین فرد جهان محسوب می شد و هم اکنون عنوان پولدارترین آمریکایی را به خود اختصاص داده است، هم اکنون 79.2 میلیارد دلار سرمایه دارد. این مبلغ از میزان تولید ناخالص ملیDP_ 140 کشور جهان بیشتر است که از جمله این کشورها می توان به کاستاریکا، السالوادور، بولیوی و اروگوئه اشاره کرد. این در حالی است که سرمایه کنونی شرکت مایکروسافت تنها با مجموع تولید ناخالص ملی تانزانیا و برمه برابری می کند.


    خانه بیل گیتس یکی از مدرن ترین و گران ترین خانه های جهان محسوب می شود که در کنار یک تپه زیبا رو به دریاچه واشنگتن بنا شده است. طبق برآوردهای صورت گرفته، مجموعه خانه گیتس و زمین آن 225 میلیون دلار ارزش دارد و مالیات آن در حدود یک و نیم میلیون دلار در سال است. صاحب این عمارت که با نام ویلیام هنری بیل گیتس سوم نیز شناخته می شود، آن را در زمینی به مساحت 4000 فوت مربع ساخته است. کار ساخت این خانه هفت سال به طول انجامیده است.

    از نکات قابل توجه این خانه، روشن شدن اتوماتیک چراغ ها در هنگام ورود به منزل، قرار داشتن بلندگوها داخل دیوار تمامی اتاق ها و وجود پنل لمسی است که به واسطه آن می توان تمامی وسایل از گیرنده تلویزیون گرفته تا سیستم تغییر دما و میزان تابش نور را کنترل کرد.


    در هنگام ورود به این خانه، به تمامی بازدیدکنندگان یک تراشه کوچک داده می شود. این تراشه اطلاعاتی را ارسال می کند که بر اساس آن دما و شرایط خانه متناسب با بدن ملاقات کننده تغییر خواهد کرد.

    بر اساس تحقیقات موسسه ملی خانه سازان آمریکا، میانگین متراژ خانه های این کشور کمی بیش از 2000 فوت مربع است؛ اما خانه گیتس به همراه فضای باز آن 30 برابر خانه یک شهروند معمولی آمریکا است. دلیل کوچک به نظر رسیدن خانه این است که بیشتر خانه در زیر زمین و داخل تپه مجاور قرار دارد. البته قسمت های زیرین خانه از دید ماموران مالیات خارج نمانده و همین موضوع باعث افزایش قابل ملاحظه مالیات خانه وی شده است.


    طراحی خانه بیل گیتس را معمار معروفی به نام جیمز کوتلر وابسته به گروه طراحی Bohlin Cywinski Jackson به عهده داشته است. پارکینگ این ساختمان گنجایش 30 اتومبیل به صورت همزمان را دارد. داخل پارکینگ اختصاصی بیل گیتس می توان اتومبیل های شخصی وی مانند Porsche 911 Convertible ساخت سال 1999 و Porsche 959 Coupe مدل سال 1988 را یافت.

    گیتس یک اتومبیل دیگر به نام Lincoln Continental مدل سال 1998 نیز دارد که به علت آمار تصادف بالای این نوع اتومبیل، رانندگی با آن ممنوع است اما بیل گیتس دارای اجازه نامه ای است که به وسیله رئیس جمهور سابق آمریکا، بیل کلینتون امضا شده و به واسطه آن هیچ نوع منع قانونی برای استفاده از این اتومبیل برای او وجود ندارد.



    در ادامه می توانید تصاویری را از دکوراسیون داخل و نمای بیرون این خانه ی رویایی را که توسط ام ال مارکتینگ برای شما مخاطبان عزیز گردآوری شده، مشاهده نمایید.


















    در بین دارایی های بیل گیتس، مجموعه ای از دست نوشته های لئوناردو داوینچی موجود است که او در سال 2004 به مبلغ 30.8 میلیون دلار در یک حراجی خریداری کرد.


    پديده گيتس
    بيل گيتس در سن 43 سالگي ثروتمندترين مرد جهان بود. او از سن 20 سالگي تاكنون رئيس شركت مايكروسافت بوده است كه ارزش آن چيزي در حدود 85 بيليون دلار است (گرچه خود گيتس تاكيد دارد كه بيشتر پول وي در سهام مايكروسافت صرف شده) و ثروت او به اندازه‌اي است كه خارج از درك مردم است. به اين دليل ثروت وي هم مايه رشك ما است و هم كنجكاوي ما را برمي‌انگيزاند.
    گيتس پديده قرن بيستم يعني بزرگترين غول كامپيوتري مي‌باشد. دوستان و آشنايان از قدرت پول وي شگفت‌زده شده‌اند و اين شگفت‌زدگي موجب سرگرمي متداول دربارها و رستوران‌ها گرديده است. اين باور كه هرگز رهبر تجاري ديگري آنقدر پول نداشته جالب و وسوسه‌انگيز است. درواقع، افراد بازرگان خيلي ثروتمندي از قبيل هنري فورد و جان دي راكفلر وجود دارند ولي ثروت گيتس فقط بخشي از جذابيت اوست. طلوع برق‌آساي گيتس همراه با شهرت و اقبال وي مويد ظهور يك نظم تجاري جهاني جديد است نظمي كه تحت تسلط رده ديگري از رهبران تجاري قرار دارد. مي‌توان آنها را آدم‌هاي غيرحرفه‌اي در امور كامپيوتر يا Nerds ناميد ولي آنها چيزهايي را مي‌دانند كه بيشتر ما از آنها آگاهي نداريم.

    آنها نيروي بالقوه فن‌آوري جديد را به گونه‌اي درك مي‌كنند كه مديران همه فن حريف سنتي فكرش را هم نمي‌توانند بكنند. آنها در مورد چيزهايي كه ما واقعا درك نمي‌كنيم خيلي خيلي زيرك‌اند و اين زيركي همه ما را ناراحت مي‌كند.
    وقتي كه نوبت به آينده مي‌رسد آنها آن را به دست مي‌آورند ولي ما به دست نمي‌آوريم. گيتس كه از نظر فني باسواد و از لحاظ روشنفكري نخبه‌گراست نشانه‌اي از رهبران آتي مي‌باشد. گرچه او در رد موند واشنگتن مستقر است احتمالا مي‌توان وي را از بزرگترين بازرگانان ناحيه سليكون ولي (Silicon Valley) ناميد. از نظر برخي‌ها در شركت مايكروسافت او يك چهره صوفيانه و تقريبا مذهبي است در حالي كه از نظر ديگران در صنعت او ضدمسيح است. هر دو نظر غيرمتعارف به نظر مي‌رسد ولي جاي ترديد نيست كه نفوذ او تا چه اندازه قدرتمند مي‌باشد.


    با همه اين احوال، حافظه ضعيف مي‌شود، امروزه ما شركت آي- بي- ام را در مقايسه با شركت مايكروسافت مقدس‌تر تلقي مي‌كنيم. ماهيت قدرت چنين است. يعني ما از آنچه كمتر درك مي‌كنيم ترس بيشتري داريم.
    شما در شيوه مديريت گيتس سرنخي از سبك رهبري در دانشكده‌هاي بازرگاني نخواهيد يافت. درواقع، استادان و كارشناسان مديريت در مورد آنچه رئيس هيئت مديره مايكروسافت و مدير اجرايي آن را اينقدر موفق ساخته به طور عجيبي ساكت هستند. شايد هم احساس حقارت و بي‌اعتنايي مي‌كنند. گيتس سرانجام هاروارد را كه در آن تحصيل حقوق مي‌كرد رها نمود. دانشگاهيان بيشتر رهبران تجاري سنتي يعني مديران اجرايي سنتي را ترجيح مي‌دهند.
    پس ما براي شناخت آنچه اين امر را قابل توجه و مهم مي‌سازد به كجا بايد مراجعه كنيم؟ كجا بهتر از خود دانشنامه مايكروسافت يعني Encarta است؟ در اين دانشنامه تحت مدخل گيتس، ويليام، هنري سوم آمده كه «بيشتر موفقيت گيتس در توانايي وي نسبت به برگردان ديدهاي فني به استراتژي بازار و آميختن خلاقيت با بينش فني بستگي دارد.» سرانجام آنچه بيل گيتس را متمايز از هر رهبر تجاري ديگر در تاريخ مي‌كند احتمالا نفوذي است كه او بر زندگي‌هاي ما دارد. در حالي كه قدرت غول‌هاي پيشين معمولا در يك بخش يا صنعت متمركز بود، قدرت نرم‌افزاري مايكروسافت چنگ‌هاي خود را در هر حوزه‌اي از زندگي ما گسترانده است.
    سلطان‌هاي رسانه‌اي مانند روبرت مرداك ما را ناراحت مي‌كنند زيرا آنها قدرتي دارند كه آنچه را كه در روزنامه‌ها و تلويزيون‌هايمان ظاهر مي‌شود كنترل مي‌كنند. ولي نفوذ افرادي كه نرم‌افزار را مي‌نويسند غيرقابل پيش‌بيني است. دانشنامه Encarta كه مايكروسافت توليد نموده فقط نمونه‌اي است از چند مورد كه چگونه بيل گيتس و شركتش در هر جنبه از زندگي ما نفوذ مي‌كند. از اين‌كه ما از تسلط بازار نرم‌افزاري‌اش احساس ناراحتي كنيم تعجبي ندارد. اين‌كه از او بدگويي شود و مورد حمله قرار گيرد شگفت‌آور نيست. روي هم رفته، چندتا از رهبران تجاري فرصت بازنويسي تاريخ را پيدا مي‌كنند؟
    ولي در شرايط هوچي‌گري و ضدهوچي‌گري، بيل گيتس چه نوع فردي است؟ آيا او فردي تيزهوش است كه اصولا فقط در كامپيوتر تيز و باهوش بوده و در زمان و مكان مناسب قرار گرفته، يا اينكه چيزي بديمن‌تردرباره مردي وجود دارد كه مي‌توانست به راحتي در دهه بيست زندگي خود كناره‌گيري نمايد يا بازنشسته شود ولي ترجيح مي‌دهد كه بيشتر روزها 16 ساعت در روز كار كند.
    داستان‌ها در مورد گيتس رياضي‌دان نابغه و برنامه‌نويس كامپيوتر و درباره ساير گيتسها، بازرگان بي‌رحمي كه براي شكست يا سركوب رقابت با تمام توان بيرون مي‌رود، به طور فراوان وجود دارد. تنها با جدا كردن واقعيت از خيال مي‌توان شروع به كشف گيتس واقعي نمود. آنچه از اين تحليل به جا مي‌ماند يك تصوير به مراتب پيچيده‌تر است.
    اين تنها يك داستان استعداد فني و ثروت زياد نيست، بلكه يك بينش قابل توجه تجاري و شور و شوق وسوسه‌انگيز براي بردن و پيروز شدن است. همچنين سرگذشتي است پيرامون يك سبك رهبري كاملا متفاوت از آنچه دنياي تجاري و كسب و كار قبلا به خود ديده است.
    آنچه كه بيل گيتس به رهبران تجاري آينده پيشنهاد مي‌كند الگويی جديد است، الگويي كه ويژگي‌ها و مهارت‌هايي را كه خيلي مناسب براي چالش‌هاي قرن بيست و يكم است گردهم مي‌آورد. بيل گيتس با وجود همه خطاهايش مطالب زيادي براي ياد دادن نسل بعدي بازرگانان و مديران دارد.
    از زمان تشكيل مايكروسافت، گيتس اين تصور خود را كه روزي كه روي هر ميز و در هر خانه يك كامپيوتر باشد دنبال نموده است. (جالب اينكه شعار اصلي او عبارت بود از «روزي روي هر ميز و در هر خانه يك كامپيوتر باشد كه از نرم‌افزار مايكروسافت استفاده كند» ولي بخش آخر شعار اين روزها از قلم افتاده چون كه برخي افراد را ناراحت مي‌كند)
    اكنون با نگاهي به گذشته پي مي‌بريم كه گسترش كامپيوترهاي شخصي از اداره به خانه تقريبا اجتناب‌ناپذير به نظر مي‌رسد.بازانديشي و بازنگري موضوع خيلي خوبي است ولي همانطور كه گيتس نشان داده آينده‌نگري و دورانديشي خيلي سودآورتر مي‌باشد.
    همچنين مهم است يادآور شويم كه صفحات نمايش و صفحات كليد همه جا حاضر و فراگيرند كه همه ما امروزه وجود آنها را بديهي مي‌پنداريم. چند دهه قبل جزء داستان‌هاي علمي تخيلي بود. در دهه 1960 هنگامي كه آينده‌گراها در آمريكا سعي كردند كه روند شكل‌گيري اجتماع را در باقيمانده قرن پيش‌بيني كنند آنها طلوع و ظهور كامپيوتر شخصي (PC) را كاملا ناديده گرفتند. بنابراين اين امر تصادفي نيست كه گيتس جوان كتاب‌هاي علمي و تخيلي را به خود اختصاص دهد.

    اين‌كه بيل گيتس به تنهايي مسبب بردن كامپيوتر شخصي به خانه‌ها و ادارات در سراسر دنيا باشد و يا اينكه هنري فورد باني ظهور و پيدايش اتومبيل بوده، نادرست است. ولي وجه اشتراك آنها در اين است كه آنها نقش اصلي و محوري در تبديل تصورات به واقعيت بازي كرده‌اند.
    گيتس با دگرگوني مايكروسافت و تبديل آن به يك بازيگر مهم در صنعت كامپيوتر و استفاده از جايگاه برتر جديد براي ايجاد بستري جهت رشد خيلي زياد در برنامه‌هاي كاربردي فكر خود را به منصه ظهور گذاشت. گيتس از همان ابتدا و خيلي زود دريافت كه اگر بخواهد فكرش را به نتيجه برساند، لازم و ضروري است كه يك استاندارد صنعتي ايجاد شود. او همچنين مي‌دانست كه اگر هركسي زودتر و قبل از همه‌ به آنجا برسد فرصت و شانس مهم‌تري براي داشتن قدرت در صنعت كامپيوتر خواهد داشت.
    چند سال قبل از اين كه شركت آي- بي- ام براي يافتن يك سيستم عامل در كامپيوتر شخصي جديدش به گيتس نزديك شود گيتس تاسف عدم وجود يك سيستم عامل مشترك را مي‌خورد و پيش‌بيني مي‌كرد كه بدون يك سيستم عامل نيروي بالقوه كامپيوترهاي شخصي شناخته نخواهد شد. مقاله‌هايي كه در آن زمان نوشت خبر از آن مي‌داد كه اين فكر را بيش از هركس ديگري در ذهن داشته است. با وجود آن، حقيقت اين است كه هنگامي كه اين فرصت دست داد گيتس آنچه را كه مي‌خواست به خوبي ديد و آن را با هر دو دست گرفت. از آن موقع تاكنون او به همين نحو عمل كرده است.
    در اوايل دهه 1980، گيتس طراح اصلي حركت مايكروسافت از توليدكننده زبان‌هاي برنامه‌نويسي به يك شركت نرم‌افزاري متنوع تبديل گرديد كه همه‌چيز از سيستم عامل نظير ويندوز گرفته تا كاربردهايي مانند Excel, Word همچنين ابزارهاي برنامه‌نويسي را توليد مي‌كرد. در اين فرآيند او صنعت كامپيوتر را دگرگون كرد.
    آنهايي كه از او انتقاد مي‌كنند و او را متهم به گرايش‌هاي انحصارطلبانه مي‌كنند ممكن است هر از چند گاهي درنگ نمايند و اين‌كه جايگاه انقلاب كامپيوتر شخصي در حال حاضر بدون دخالت به موقع و مصلحت‌جويانه بيل گيتس در كجا بود، فكر و انديشه كنند. سرانجام، با تمام خطاهايش، جر و بحث كردن در مورد اين ادعا كه بيل گيتس نقش مهمي در هدايت دوران تكنولوژيكي جديد داشته سخت و دشوار است. همچنين يادآوري اين نكته ارزشمند است كه برخلاف بسياري از افراد خيلي ثروتمند جهان، او هنوز به دنبال تلاش براي معاش است.
    متخصصان كامپيوتر وارث زمين خواهند بود
    گيتس يكي از معدود مديران موسس، اجرايي و فني در صنعت كامپيوتر شخصي است كه باقي مانده و از نظر تجاري موفق بوده است. او براستي يك كارشناس حقيقي و متخصص كامپيوتر است.



    فلسفه كسب و كار
    سرگذشت مايكروسافت تقريبا سرگذشت يكي از شركت‌هايي است كه رشدي سريع و بي‌وقفه در يكي از رقابتي‌ترين صنايع جهاني داشته است. تحت رهبري بيل گيتس كه شركت را به كمك پل آلن در سال 1974 بنيان نهاد شركت مايكروسافت با دو نفر آغاز به كار نمود و در حال حاضر بيش از 20500 نفر را در استخدام داشته و فروش آن افزون بر 8/8 بيليون دلار در سال (در سال 2009) مي‌باشد.


    شركت مايكروسافت موفقيت خود را ناشي از 5 عامل زير مي‌داند:

    - نگرش بلندمدت

    - جهت‌دهي به نتايج

    - كار گروهي و تلاش همه جانبه فردي

    - دلبستگي به فرآورده‌هاي خود و مشتريان

    - گرفتن واكنش مشتري به طور پيوسته

    شركت افراد خيلي باهوش و خلاق را استخدام مي‌كند و با ايجاد شور و شوق آنها را در چالش مداوم و شرايط كار عالي نگه مي‌دارد. (دادن سهام جور واجور نيز كمك خواهد كرد.) با كمتر از 8 درصد، تغييرات پرسنلي آن در صنعت فن‌آوري اطلاعات فوق‌العاده پايين است.


    هنگامي كه افراد شركت را ترك مي‌كنند، مسئول پژوهش مايكروسافت نظر مي‌دهد كه آنها به اين علت اين كار را كرده‌اند كه چالش تمام شده است یا خیر. ولي شايد آشكارترين آزمايش فرهنگ مايكروسافت، اين است كه بسياري از كاركنان اصلي و اوليه آن، هنوز آنجا هستند و كار مي‌كنند. افراد زيادي در سنين اواخر 20 سالگي و اوايل دهه 30 سالگي با استفاده از امكانات سهام شركت ميليونر شده‌اند. آنها به راحتي مي‌توانستند بازنشسته شوند يا كنار بروند ولي نرفتند.
    به قول يك مدير مايكروسافت «چه كار ديگري در زندگي خود مي‌كردند؟ در كجا مي‌توانستند اين قدر سرگرمي و لذت داشته باشند؟»






    رمز و رازهاي موفقيت

    با تحليل دقيق، ده رمز كه موفقيت شركت مايكروسافت و مديران اجرايي استثنايي آن را توجيه مي‌كند، آشكار مي‌گردد. رمزهاي انجام كسب و كار به شيوه بيل گيتس به قرار زيرند:

    1- در مكان مناسب و زمان درست دست به كار بزن
    نسبت دادن موفقيت مايكروسافت به يك شانس و اقبال فوق‌العاده يعني تضمين قرارداد تامين سيستم عامل براي اولين كامپيوتر شخصي آي بي ام راحت و آسان است. ولي در اين كار عوامل ديگري بيش از شانس و اقبال دخالت داشته است. گيتس اهميت معامله آي بي ام را تشخيص داد. او مي‌دانست كه آن معامله مي‌تواند تاريخ كاربرد كامپيوتر شخصي را دگرگون كند و او بيش از شش ماه به طور خستگي‌ناپذيري كار كرد تا شانس موفق بودن را به حداكثر برساند.

    2- عاشق فن‌آوري باش
    يكي از مهم‌ترين جنبه‌هاي موفقيت مداوم مايكروسافت دانش و آگاهي فني گيتس بوده است. كنترل تصميم‌هاي كليدي و مهم در اين زمينه به عهده وي بوده و در بسياري از مواقع او سمت و سوي فن‌آوري را خيلي روشن‌تر از رقبايش تشخيص داده و همچنين آماده بوده كه راه را نشان دهد.

    3- هيچكس را زنداني خود مكن
    گيتس رقيب سرسختي است. هر كاري كه كرده برنده شده. به عنوان يك معامله‌گر، اين كار او را يك مذاكره كننده فوق‌العاده انعطاف‌ناپذير مي‌سازد. او استخواني لاي زخم باقي نمي‌گذارد و به طور آشكار در مورد رقباي كاري صحبت مي‌كند.

    4- افراد خيلي باهوش را استخدام كن
    «افراد داراي بهره يا ضريب هوشي بالا» اصطلاحي است در مايكروسافت براي باهوش‌ترين افراد. از همان ابتدا، گيتس هميشه اصرار داشته كه شركت به بهترين ذهن‌ها نياز دارد. از اينكه افراد نادان از نظر فن شناختي به او صدمه نمي‌زنند خرسند است. در برخي جاها اين كار به عنوان نخبه‌گرايي محسوب شده و انتقادهايي را برانگيخته ولي اثرات مثبتي داشته است. شركت قادر به استخدام بسياري از دانشجويان تيزهوش شده كه مستقيما از دانشگاه به اميد كار در بهترين شركت جذب مي‌شوند.

    5- رمز بقا را فراگير
    گيتس به راحتي مي‌پذيرد كه رقبايش بيشتر نبردهاي بازرگاني را به خاطر اشتباهات خودشان باخته‌اند. آنچه او به ويژه در آن مهارت دارد فرار از دام‌هايي است كه ديگران در آن مي‌افتند و اين در حالي است كه او از فرصت‌هاي ناشي از اشتباهات ديگران بهره‌برداري مي‌كند.

    6- انتظار تشكر و سپاس‌گزاري را نداشته باش
    بيل گيتس اهميت داشتن دوستان را در جايگاه‌هاي بالا مي‌داند. با وجود نبرد جاري او با تنظيم‌كنندگان ضد تراست آمريكا، گيتس تلاش كرده كه نظر مديران اجرايي شركت‌هاي فورچون 500 را جلب نموده و گردهمايي‌هايي از مديران اجرايي در سياتل و ساير شهرها در سراسر ايالات متحده برگزار مي‌كند.

    7- جايگاه برتر را برگزين
    بيل گيتس نوعي رهبر جديد در كسب و كار است. در طول ساليان، بارها نشان داده كه گويا او نزديك‌ترين ارتباط را با غيب‌گوي صنعت كامپيوتر دارد. درك عميق او از فن‌آوري به عنوان يك شيوه منحصر به فرد از تركيب كردن داده‌ها به او توانايي ويژه‌اي داده كه روندهاي آتي را دريابد و استراتژي مايكروسافت را هدايت و راهنمايي كند. اين كار نيز مايه شگفتي در بين طرفداران مايكروسافت و مرعوب شدن رقباي آن شده است.

    8- همه پايگاه‌ها را تحت پوشش قرار ده
    عنصر مهم و كليدي موفقيت مايكروسافت همانا توانايي آن در اداره و كنترل چند پروژه بزرگ به طور همزمان مي‌باشد. خود گيتس يك فرد چندكاره اصلي است و گفته مي‌شود كه قادر به انجام چند گفت‌وگوي فني به طور هم‌زمان مي‌باشد، اين توانايي قابل توجه وي در روش و نگرش شركت بازتاب يافته است. به عبارت ديگر مرتب در حال كشف بازارهاي جديد و كاربردهاي جديد نرم‌افزاري است. با اين كار حذف كارهاي بزرگ بعدي منتفي است.

    9- يك كسب و كار جمع و جور را تدارك بين
    در پيوند با ارزش‌گذاري بازار سهام شركت، مايكروسافت نسبتا شركت كوچكي باقي مانده است. همچنين از نظر داخلي، شركت همواره به بخش‌هاي كوچك‌تر تقسيم شده تا مناسب‌ترين محيط گروه بازرگاني را حفظ كند. گاهي اوقات، تغييرات به قدري سريع بوده كه به نظر مي‌رسد مايكروسافت تقريبا به طور هفتگي بخش‌هاي جديد ايجاد مي‌كند. گيتس به حفظ يك ساختار ساده اعتماد دارد تا او را قادر به حفظ كنترل شركت كند. هر موقع احساس كند كه خطوط ارتباطي در حال كشش يا نامشخص است او در ساده كردن ساختار ترديدي به خود راه نمي‌دهد.

    10- هميشه مواظب كارهايت باش
    اكنون بيش از دو دهه است كه گيتس در بالاي سر كار و حرفه خود است. در اين زمان او ثروتمندترين مرد جهان است كه براي كسي كه هنوز در اوايل دهه چهل سالگي خود است بد نيست. معذالك با وجود ثروت هنگفت و موفقيت‌هايش هيچ نشانه‌اي از كم شدن فعاليت گيتس ديده نمي‌شود. او مي‌گويد كه با اين «ترس پنهان» برانگيخته مي‌شود كه ممكن است كار بزرگ بعدي را از دست بدهد. او قصد تكرار اشتباهات ساير شركت‌هاي مسلط كامپيوتري نظير آي- بي- ام و اپل (Apple) را ندارد.





    امید است این مقاله مورد توجه شما همراهان ام ال مارکتینگ قرار گرفته باشد.

    در صورتی که آن را مفید می‌دانید، در اشتراک‌گذاری آن کوتاهی نفرمایید.

    آدرس مطلب در سایت ام ال مارکتینگ: لینک
    آخرین ویرایش توسط SajjaD در تاریخ 2016/12/17 ساعت 12:07
  2. #2
    تاریخ عضویت
    2016/08/31
    نوشته ها
    1
    3
    مرسی خیلی جالب بود
    اینم یک ضمیمه جالب به این پست

    11 جمله معروف از بیل گیتس
    1 - موفقیت یک معلم پست و بدجنس است که افراد باهوش را به این ذهنیت می اندازد که آنها هیچ گاه شکست نخواهند خورد.

    2 – جشن گرفتن برای پیروزی و بزرگداشت موفقیت خوب است، اما مهم تر از آن درس گرفتن از شکست است.

    3 – همه ما همواره به کسانی نیاز داریم که به ما بازخورد بدهند. به این روش است که ما پیشرفت کرده و اصلاح می‌شویم.

    4 – ناراضی ترین مشتریان شما برترین و بهترین منابع برای فراگیری و پیشرفت شما هستند.

    5 – انسان همیشه از تغییر هراس دارد.

    6 – اغلب افراد در مورد آنچه در یک سال می‌توان انجام داد غلو و اغراق می‌کنند و آنچه در ده سال می‌توان انجام داد، ‌دست کم می‌گیرند.

    7 – هیچ گاه خود را با هیچ کس دیگری در این دنیا مقایسه نکنید. در غیر این صورت به خودتان توهین کرده اید.

    8 – اگر نمی‌توانید اثری خوب و زیبا خلق کنید، حداقل آن را با ظاهری زیبا و خوب خلق کنید.

    9 – موفقیت ما به شکل اساسی وابسته و بر مبنای همکاری و تشریک مساعی، از همان ابتدای کار است.

    10 – برای انجام کارهای بزرگ، گاهی لازم است ریسک های بزرگ بکنید.

    11 – "نمی‌دانم" را به "هنوز نمی‌دانم" تغییر دهید.
    [جهت دیدن لینککنید]
    [جهت دیدن لینککنید]
  3. #3
    تاریخ عضویت
    2014/07/13
    محل سکونت
    رشت
    سن
    31
    نوشته ها
    552
    556
    مدرس و تحلیلگر اقتصادی
    کارشناس ارشد اقتصاد
    بیل گیتس معتقد است این ۵ رویکرد موفقیت شما را تضمین می‌کنند :

    اگر شما به دنبال الگویی برای موفقیت در زندگی می‌گردید، چه کسی بهتر از بیل گیتس؟ شرکتی که او تاسیس کرد یک صنعت جدید و کامل را به وجود آورد. او با دارایی تقریبا ۸۰ میلیارد دلار، ثروتمندترین مرد جهان است. فعالیت‌های بشردوستانه‌اش به همه جا می‌رسد و دنیا را به مکان بهتری تبدیل می‌کند. البته که به رویایش هم دست یافت: یک کامپیوتر دسکتاپ روی همه‌ی میزها. اما چه خصلت‌هایی به موفقیت گیتس کمک کرد؟ در ادامه‌ می‌توانید با تعدادی از مهم‌ترین عادت‌ها و رویکردهای بیل گیتس که به موفقیت‌اش کمک کردند، آشنا شوید.

    ۱. نه گفتن

    این نصیحتی است که بیل گیتس از وارن بافت دریافت کرد و به شدت به درد هر کسی می‌خورد، فرقی هم نمی‌کند که پول‌دار و موفق باشید یا نباشید. همیشه بر سر راهتان با فرصت‌ها یا کارهایی برای انجام دادن مواجه خواهید شد. در این دنیای شلوغ و پرهیاهو اینکه بدانید چگونه و چه زمانی به پروژه‌های مختلف، رویدادهای اجتماعی و دیگر درخواست‌هایی که از شما وقت می‌گیرند نه بگویید یک مهارت مهم است که باید کسب کنید. نه گفتن به شما این فرصت را می‌دهد که تشخیص دهید چه امری واقعا مهم است و بر همان تمرکز کنید.

    ۲. استقبال از انتقاد

    گیتس توصیه می‌کند که “از اخبار بد استقبال کن و یاد بگیر که چه چیزی نیاز به بهبود دارد.” گرچه گوش دادن به کسی که به شما می‌گوید خراب‌کاری کرده‌اید، هیچ‌وقت خوشایند نیست، اما بدون بازخورد هم پروسه‌ی یادگیری و رشد شما کندتر می‌شود. گوش دادن به انتقاد می‌تواند به شما چشم‌انداز جدید دهد. البته که بعضی از انتقادها مفید نیستند و شما باید خودتان انتقاد سازنده را تشخیص دهید.

    ۳. خوش‌بینی

    خوش‌بین بودن در این دنیا کار سختی است. اما بدون خوش‌بینی هیچ‌کس نمی‌تواند یک شرکت تاسیس کند، برای ایده‌ی جدیدی سرمایه‌گذاری کند یا محصول جدیدی را وارد بازار کند. بیل گیتس ارزش خوش‌بینی را می‌داند، چرا که در کارش به برخی از ناراحت‌کننده‌ترین مشکلات جهان مثل قاچاق انسان، گرسنگی، فقر می‌پردازد. او در یکی از سخنرانی‌هایش در دانشگاه استنفورد گفته: “خوش‌بینی اغلب با امید کاذب اشتباه گرفته می‌شود. اما ناامیدی کاذب هم وجود دارد.”

    ۴. عدم ترس از شکست

    بیل گیتس در کتاب The Road Ahead نوشته: “موفقیت معلم خوبی نیست، باعث می‌شود انسان‌های باهوش فکر کنند که هیچ‌وقت شکست نمی‌خورند.” ممکن است محصول موفق امروز، فردا کنار گذاشته شود. این اتفاق می‌تواند برای کامپیوترهای شخصی دسکتاپ و سیستم عامل ویندوز هم بیفتد.

    شاید شما از موفقیت بیشتر لذت ببرید. اما در واقع شکست است که به شما بهتر از هر چیزی درس می‌دهد و فرصت رشد و ترقی را می‌دهد. دفعه‌ی بعد که شکست می‌خورید، این نکته را در نظر داشته باشید.

    ۵. توانایی تمرکز بر هدف

    در یک نامه‌ی سالانه از طرف بنیاد بیل و ملیندا گیتس، گیتس درس‌هایی از تاریخچه‌ی ماشین بخار ارایه داد.

    او نوشت: “اگر شما هدف مشخصی را برای خود تعیین کنید و به سمت آن پیش بروید، می‌توانید به پیشرفت فوق‌العاده‌ای دست یابید.

    ” او در ادامه گفت که پیدا کردن هدف درست و راه مناسب برای پیش رفتن و رسیدن به آن سخت‌تر از چیزی است که فکرش را می‌کنید.

    و اگر هدف مشخصی نداشته باشید که در مشکلات و چالش ها باز هم شما را در مسیر نگه دارد شکست شما تضمین شده است.

    پس بگردید و هدفی برای خود تعیین کنید که هیچ وقت و تحت هیچ شرایطی از آن دست نکشید ...
نمایش نتایج: از 1 به 3 از 3

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

اشتراک گذاری موضوع

اشتراک گذاری موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •