تعصب ممنوع
توجه :اگر فکر میکنید بازاریابی شبکه ای بهترین کار دنیاست و بهتر از اون دیگه وجود نداره و بازاریابان شبکه ای خیلی خوبن و همه بدن و ...این مقاله به درد شما نمیخورد!



توجه :اگر فکر میکنید بازاریابی شبکه ای یک کلاه برداری زیرکانه هست و همه اونها افراد حرافی هستند و این کار یه کار مسخره هست که سرمایه شما رو به باد میده ، این مقاله به درد شما هم نمیخورد !



من در این مقاله قصد دارم به عنوان کسی چند سال در این تجارت فعال بودم انتقادات بدون تعصبی رو بگم . فکر میکنم بدون تغییرات قابل توجه در این صنعت ، این صنعت با همه گردش مالی که ایجاد کرده، اگر نگوییم رو به نابودی ، حداقل با کاهش رشد شدیدی روبرو خواهد شد(در 5 سال آینده)



اول از همه، بر خلاف تفکر عموم مردم:

این شرکت ها، شرکت های هرمی نیستند .
پول شما رو نمیخورند و میتونید محصولاتی رو که خریدید پس بدهید . این قانون وزارت صنعت معدن تجارت هست.
قانونی هستند.
این موضوع خیلی عجبیه. من بعضی از افراد رو میدیدم که شب میخوابیدند و صبح بیدار میشدند و به قانونی بودن شرکتشون شک میکردند. و نمیدونم تو خواب چه اتفاقی افتاده بود !این موضوع 0 ، 1 هست . یعنی یک شرکت یا قانونی هست یا نیست ! حالت میانه ای وجود نداره که بخواهید به اون شک کنید. مرکز استعلام اون هم وبسایتhttp://www.easnaf.irهست. خیلی ساده ! اگه اسم شرکت شما در لیست این وبسایت بود، شرکت شما قانونی است . و اگر نیست ، قانونی نیست .
اما مشکلات این شرکت ها مواردی که عموم جامعه فکر میکنند و 90 درصد اونها رو بالاتر ذکر کردم ،نیست. مشکلات اصلی چیز های دیگری هستند.

1.Bypass

بای پس یعنی دور زدن ، کنار گذاشتن .

این اتفاق زمانی می افتد که شما با تیم حامی خود (upline ها، افرادی که بالای شما در ساختار درختی شرکت قرار گرفته اند) به اختلاف میخورید و آنها تصمیم میگیرند که با شما کار نکنند و شما رو حمایت نکنند.موضوع اینجا تمام نمیشود . در بعضی مواقع اگر تیم حامی ، دست از سر شما بردارد نه تنها بد نیست بلکه خوب هم هست. ولی عموما این افراد قصد به کنار زدن شما وحمایت از تیم شما رو میگیرند. یعنی تیمی که شما ساخته اید و درآمد حاصل از اون تیم از این به بعد برای تیم آپلاین های شما، و شما هم هیچی !

این اتفاق همیشه امکان پذیر هست.

اما چرا؟

به افراد همیشه گفته میشود که حامی و تیم حامی خود را در ذهن افراد مجموعه خود بزرگ کنند تا در شرایط سخت بتوانند به کمک مجموعه شما بیایند(من هم وقتی این خط رو خوندم یاد مافیا های ایتالیا افتادم ). همین موضوع ( بزرگ شدن تیم حامی شما در ذهن افراد مجموعه ) امکان بای پس شدن شما رو ایجاد میکنه. چون افراد مجموعه شما ، تیم حامی شما رو بیشتر از شما قبول دارند و اگر بگویند که "بخشش لازم نیست ، بای پسش کنید" افراد با سر به سوی ناجی خود میشتابند !!!!! البته این دستور عموما با زمینه چینی های زیاد و گفتن از بدی های شخص مورد نطر(که در این سناریو شما هستید) از طرف تیم حامی صورت میگیرد.این جلسات عموما با مجموعه شما و بدون حضور شما صورت میگیرد.این اتفاق اینقدر انجام میشود که نفوذ و اعتماد شخص خاطی!(شما) در افراد دیگر کاملا از بین رفته و بای پس اتفاق می افتد .

جالب است بدونید در 90 درصد بای پس ها ، تیمی که جابجا شده بعد از مدتی از کار کردن به کل منصرف میشوند . چون بعد از مدتی به دروغ های تیم حامی پی میبرند.

2. خلا قانونی

در ایران این امکان وجود ندارد که شما به دادگاه مراجعه کنید و مثلا از شرکای تجاری (مجموعه یا تیم حامی)خود شکایت کنید .حال به هر دلیلی.چون قانونی برای آن دیده نشده است. و هنوز یک سری اعتقاد دارند که این شرکت ها خودشون غیر قانونی هستند . عموما این مسائل در خود شرکت ها حل و فصل میشود . و به همین دلیل هر شرکت ساز و رقص خود را دارد. حال اگر شما از یکی از افراد نزدیک به شرکت یا فرد اول مجموعه( بخوانید leg) یا رئیس شرکت شکایت داشته باشید ، حسابتون با کرام الکاتبین است . چون خود همین فراد مسئول رسیدگی به شکایات هستند.

جالب است ، در صحبت با بعضی از دوستان بزرگوار فعال در این صنعت که صحبت میکردم ، میگفتند که نیازی به قانون نیست. عموما همه با رفقای خود کار میکنند و مشکلی پیش نمی آید و اگر هم بیاید تیم حامی اینقدر قوی هست که جلوی مشکلات را بگیرد.

بلا استثنا همه خود رو بهترین تیم حامی میدونند که امکان نداره اشتباه کنند

حال اینکه حتی برای ارث و میراث هم ، قانون وجود دارد . چون امکان اختلاف بین برادر و خواهر هم وجود دارد ، چه برسد به 2 دوست یا بین افرادی که هیچ آشنای قبلی نداشته اند.

جالب است بدونید تیم های حامی برای حل این مسائل عموما دستور بای پس صادر میکنند ( به قسمت اول مراجعه شود)



3.تیم هرمی ، نه شرکت

در یک شرکت سالم هم میشود هرمی کار کرد !!!!

عموم افرادی که در ایران فعال هستند ، باز ماندگان شرکت های هرمی و پونزی هستند و هنوز با همان دیدگاه قدیم در این شرکت ها فعالیت میکنند.به همین دلیل بعضی اوقات شما با این جملات زیبا روبرو میشوید:

در تیم ما باید ... مقدار در ماه خرید کنید . این قانون ماست
پشت پای آپلاین رو باید بوسید( )
آپلاینت هر چی گفت بگو چشم ! دلیلش رو خودت بعدا میفهمی.
و از این قبیل صحبت های جالب !

فقط بحث اول رو توضیح میدم :

خرید اجباری : در این تیم ها عموما فروش کالا معنی ندارد. و جو گیر مارکتینگ رایج هست. یعنی این که "فروش چیه؟! اینقد پول در میاری که این عدد ها اصلا عددی نیست ". در صورتی که دوستان (بخوانید لیدر ها) اگر مقداری ریاضی بلد بودند با کمی حساب کتاب متوجه میشدند که این موضوع " اینقد پول در میاری که... " برای همه امکان پذیر نیست . البته دوستان عموما به ریاضی اعتقاد ندارند و میفرمایند که "این حرف ها ( ریاضی و علوم دیگه ) سقف ذهنی هست" ( به همین سوی چراغ قسم که این حرف ها رو با گوش خودم شنیدم )) )

این موضوع منجر به انبار سازی محصول توسط بازاریاب ها شده و در نهایت به دلیل عدم امکان فروش کالاها به دلیل آموزش ندیدن برای فروش و همچنین عدم درآمد زایی ، افراد دلسرد شده و شاکی میشوند که عموما یا محصول رو پس میفرستند ( که مقداری از پول محصولات به دلیل پرداخت پورسانت در ماه های گذشته کسر میشود ) یا اینکه با قیمت خیلی پایین در بازار میفروشند و یا به دلیل گذشتن تاریخ مصرف محصولات ،متضرر میشوند.

وقتی هم که شاکی به سمت تیم حامی خود میروند که نه تنها " اینقد پول در نیاوردم " بلکه اینقدر پول هم ضرر کردم ، اگر تیم حامی به این نتیجه برسند که این شخص برای تیم از این به بعد مضر هست و امکان دارد ذهن دیگران رو هم مسموم کند ، دستور بای پس صادر میشود )

4. شما صاحب تجارت خود نیستید.

حرف های که عموما در جلسات معارفه گفته میشود :

یک کارمند برای دیگران کار میکند
صاحبان کسب و کار های کوچک وقتشون همیشه پر است
در این تجارت شما مانند صاحب یک کسب و کار بزرگ به آزادی مالی میرسید
این تجارت رو میتونید به صورت پاره وقت انجام بدهید
شما صاحب کسب و کار خودتون هستید و شما برای کسی کار نمیکنید
این کار بسیار ساده هست
اما واقعیت این است :

شما نمیتونید این کار رو به صورت پاره وقت انجام بدهید. حداقل در ایران. چون این کار شاید ساده باشه ولی اصلا آسون نیست و برعکس بسیار سخته. مهمترین دلیل سخت بودن این کار دید بد جامعه راجع به اونه و شما باید بیشتر تلاش کنید تا دید بد جامعه رو جبران کنید.
در ایران ، شما صاحب تجارت خودتون نیستید چون تیم حامی شما خیلی راحت میتونن برای شما تصمیم بگیرند.
این کار بسیار سخته و اگر واقعا درآمد بالایی میخواهید باید بیشتر از 10 ساعت در روز وقت بگذارید.بله درست خواندید ، بیشتر از 10 ساعت در روز!
اما چرا شما صاحب تجارت خود نیستید ؟

این موضوع معلول دیدگاه افرادی است که قبلا در شرکت های هرمی کار کرده و الان به این شرکت ها کوچ کرده اند.این افراد عموما در فروش محصول بسیار ضعیف هستند .

همچنین به دلیل مدت زمان زیادی که درگیر این تجارت بوده اند ، با افراد درگیر در همین تجارت در ارتباط بوده اند و اگر با افراد جدید ارتباط بگیرند ، سریعا میخواهند آنها را به این تجارت دعوت کنند . به همین دلیل بقیه افراد جامعه از این اشخاص فراری هستند . و این یعنی ارتباطات کم. به دلیل همین ارتباطات کم ، این افراد در گرفتن ورودی های مستقیم هم بسیار ضعیف هستند . کافیست که یکی از این افراد رو دنبال کنید ، میبینید که اگر از شرکتی به شرکت دیگر برود ، ورودی های مستقیم خودش کسانی هستند که قبلا در این شرکت ها فعال بوده اند، نه افراد تازه.

این افراد عموما در انگیزه ایجاد کردن، یا به زبان خودشان ، شبکه سازی، قوی هستند. با ورودی های کم (عموما 2 تا 5 نفر) . و همین دیدگاه در کل مجموعه تکثیر میشود. پس همه افراد تجارتشان در گرو فعالیت تعداد کم دایرکت (Direct یا ورودی های مستقیم ، افرادی که شخص مستقیما به این تجارت وارد میکند و در ساختار درختی دقیقا زیر فرد قرار میگیرد)های خودشان است و اگر حس کند که دایرکتش در حال خراب کردن تجارتش میباشد ، سریعا واکنش نشان میدهد. پس صاحب تجارت هر شخص آپلاینش(بهتر بگویم ، تیم آپلاین) است !!!

5. سیستم آموزشی نخ نما

از سال عزل در بازاریابی شبکه ای در ایران سیستم آموزشی این بوده

فیلم رندی گیج(live your dreams)
کتاب جادوی کار پاره وفت
فیلم تیم سلز(Brilliant compensation)
چند جلسه برای معرفی قوانین گروه ، بازار یابی شبکه ای چیست ، محصولا و شرکت
کتاب تجارت قرن 21
شما در بعضی از تیم ها میبینید که جای بعضی فیلم ها یا کتاب ها با بعضی فیلم ها یا کتاب های دیگه جابجا شده ، یا ترتیب اون ها متغیره .

ولی کلیت همینیست که خواندید

سوال:

آیا این صنعت هیچ حرف تازه ای ندارد ؟ هیچ دستاورد جدیدی ندارد؟ هنوز همان حرف های نخ نمای قدیم. حال اینکه با مشاهده سیستم آموزشی شرکت های موفق دنیا مشاهده میشود که آموزش ها همراه با شرکت ها رشد کرده و تغییر پیدا کرده است.

جالب است وقتی با یکی از لیدر ها این مسئله رو در میون گذاشتم ، گفت که "این اطلاعات برای تو تکرارییه نه کسی که تازه با این تجارت آشنا شده"

سوال : آیا محتوای آموزشی در دانشگاه ها از روز اول یکسان مانده ؟ چون هر ترم افراد جدیدی درس هایی رو میخوانند که براشون جدیده . ولی دلیل نیست که اطلاعات به روز نشود .

پ ن: به روز شدن اطلاعات آموزشی هر صنعت نشان دهنده رشد اون صنعته.

6. عدم تغییر!

افراد فعال در بازار یابی شبکه ای به عقیده خودشون ، پرچم تغییر رو در دست دارند و به همه میگویند که در این تجارت تغییر کنید. حتی تمام کسب و کار های دیگه رو سنتی و کسب و کار خودشون رو مدرن نام میبرند.

اما

هیچ گونه استفاده ای از تکنولوژی در تیم ها وجود نداره.

منظور من استفاده از تلگرام و اینستاگرام و ... نیست(با اینکه چند لیدر رو میشناسم که اعتقاد دارند هیچی کاغذ نمیشه ) ) .منظور من خلاقیت و استفاده از تکنولوژی برای حل مشکلات عدیده ایست که عموما از رشد تیم و فروششون جلوگیری میکنه.

مثلا : مطمئن هستم هیچ تیم بالای 20 نفر در ایران وجود ندارد که بتونه هر شب ، گزارش کار اعضاش رو به مدت 1 ماه جمع کنه . هر تیمی که این ادعا رو داره همینجا در کامنت اعلام کنه !

حال اینکه این مشکل مهم و حیاتی (حیاتی برای بقا و رشد تیم) ، راه حل های به شدت ساده ای دارد که با تکنولوژی های الآن کاملا قابل حل هستند.

دلیل دیگر عدم تغییر این است که موتور خلاقیت در افرادی که به این شرکت ها وارد میشوند ، در ابتدای کار خاموش میشود. به آنها گفته میشود " کاری نیست که شما به آن فکر کرده باشی و ما آن را انجام نداده باشیم . پس قبل از هر کاری به ما بگو" و بعد از در میان گذاشتن ایده ها با لیدر ها ، به دلیل روحیه سنتی لیدر ها با مخالفت روبرو میشوند و بعد از مدتی از بیان ایده های خود خودداری میکنند. این مشکل از شروع بازاریابی شبکه ای وجود داشته و هنوز حل نشده، و این فقط یکی از مشکلات این تیم هاست.





اما بازاریابی شبکه ای

میتواند تولید کالاهای داخلی رو افزایش بدهد و حتی پرچمدار حمایت از کالای ایرانی باشد.

میتواند قسمتی از مشکلات مالی را برای خیلی از افراد حل کند.

میتواند عادت آموزش َ، نظم و کتاب خوانی را در ایران افزایش دهد.

میتواند قدرت کار تیمی را در ما ایرانی ها رشد دهد.

میتواند باعث واردات ارز به داخل کشور و همچنین جذب سرمایه گذاران خارجی شود.

و میتواند باری ، هر چقدر کوچک، از بار مشکلات اقتصادی را برداشته و به دوش بکشد.

اگر و تنها اگر مشکلاتی که پیش تر گفتم ، حل شود.

با وجود این مشکلات ، بازاریابان با خروج از شرکت ها فضای جامعه را بیش از پیش مسموم میکنند و لیدر ها تبدیل به کارمندان بازاریابی شبکه ای میشوند که هر چند صباحی با ریزش مجموعه خود (و به دلیل ادعاهای عجبیب و غریب که پیش خانواده و دوستان خود کرده اند) مجبورند باز هم بمانند و از صفر تیم خود را بسازند. و هیچ وقت نه به آزادی مالی و نه به درآمد خوب (میانگین در طول عمر خود ) نمیرسند.

راه حل

بیشتر مشکلات گفته شده در بالا مربوط به مسائل داخلی تیم ها بود . حال اینکه قوانین ایران بیشتر مربوط به شرکت هاست . مگر موارد کوچک که به تیم ها اشاره دارد.

تدوین قوانین جدی در این باره و همچنین استفاده از تکنولوژی های جدید (از جمله Smart Contract ها برای ایجاد قرار داد یک شخص با حامی و تیم حامی خودش) میتواند خیلی از این مشکلات را حل کند



نظر شما چیست؟


نگاه به بازاریابی شبکه ای ، به عنوان یک کارآفرینی – huddline|هادلاین
نگاه به بازاریابی شبکه ای ، به عنوان یک کارآفرینی

نظر فراموش نشه