مسعود رحمانی زاده رحمت آبادی
بیش از چهار ماه از حضورش در مجموعه نیوشانیک نگذشته است. اما در سه ماه متوالی – اسفند، فروردین و اردیبهشت – به عنوان یکی از برترین های فروش شخصی نیوشانیک معرفی شده است.
مسعود رحمانی زاده رحمت آبادی می گوید این روند قطعاً طی ماه های آتی نیز ادامه خواهد داشت.
1. از خودتان برای ما بگویید تا خوانندگان هم بیشتر با شما آشنا شوند.
اینجانب مسعود رحمانی زاده متولد 1359 از شهرستان «نتورک پرور» رفسنجان. اجازه بدهید از چند سال گذشته خودم برای شما بگویم. سال 1381 وارد کارخانه الماس کویر رفسنجان شدم، سال اول کاری ام مانند تمام کارخانه های خصوصی دیگر تا آنجایی که می توانستند از من «بیگاری کشیدند». 4 سال آخر کاری ام سرشیفت بودم، ولی نمی توانستم قبول کنم که شخصیت و لیاقت من این است. سال 1384 نتورک به من معرفی شد، شرکت (m7d)؛ خوشحال از این که بالاخره کاری را پیدا کردم که می تواند من را به آرزوهایم برساند. حدود 8 ماه کار کردم. اما به خاطر غیرقانونی بودن، فعالیت ما قطع شد و خوشبختانه (!) به درآمدی نرسیدم. سال 1385 با کوله باری از وام و قرض از کارخانه کاشی استعفا دادم و نمایندگی یک شرکت عایق رطوبتی را گرفتم و در آن کار با وجود سختی ها و شکست های فراوان بسیار موفق شدم و خدا را شکر الان زندگی خوبی دارم. راستی یادم رفت بگویم، من از سال 1379 مغازه خرازی دارم که اکنون نیز پابرجاست. در دی ماه 1391 خداوند درهای رحمت را بیشتر به روی من باز کرد و آقای مجیدی عزیز را سر راه من قرار داد و با شرکت نیوشانیک آشنا شدم.
2.اولین تجربه شما در بازاریابی شبکه ای چه بود؟ چطور با نیوشانیک آشنا شدید؟
همان طور که قبلاً خدمت شما گفتم، سال 1385 توسط یکی از دوستانم وارد شرکت (m7d) شدم، البته بازاریابی شبکه ای کار نمی کردند، بلکه شرکت های هرمی بودند. ولی آنجا به نوعی شبکه سازی را یاد گرفتم. دوست عزیزم - آقای مجیدی - در دی ماه 1391 شرکت نیوشانیک را به من معرفی کردند و من حدود 20 روز بعد، پس از تحقیق و بررسی، در بهمن ماه ثبت نام خود را انجام دادم؛ که جا دارد از آقای مجیدی عزیز تشکر کنم.
3.از نظر شما، مهم ترین عامل موفقیت در تجارت بازاریابی شبکه ای چیست؟
به نظر من مهم ترین عامل "خود شخص" است که می تواند با رعایت اصولی از حدود 60 سال نتورک و نتورکرهای قبل که آپلاینش در اختیارش می گذارد، قدم های محکمی را برای رسیدن به موفقیت بردارد. تنها یک چیز است که باعث شکست و مانع پیشرفت ما می شود، آن هم چیزی نیست جز خود ما. وقتی نتورک با اصول، راهکارها و تجارب ساخته شده، پس می توانیم با رعایت این مسائل موفق باشیم. البته شرکت و محصولات آن هم در رسیدن به موفقیت دخیل هستند.
4.اگر شخصی که هیچ آشنایی با بازاریابی شبکه ای ندارد از شما در این باره بپرسد، به او چه می گویید؟ چطور او را متقاعد می کنید که به شما ملحق شود؟
اگر بخواهم کار را به کسی معرفی کنم، با تنظیم وقت قبلی و رعایت تمام اصول پرزنت، کار را به طور کامل از بحث قانونی بودن و مجوز داشتن شروع می کنم و سپس به بحث درآمدزایی، رشد فکری و شخصیتی در این تجارت می پردازم. در پایان به صورت ساده و خلاصه می گویم «من خریدم، تو هم بخر. من دارم کار می کنم، تو هم بیا کار کن.» اگر بخواهم کسی را متقاعد کنم، ابتدا شخصیت کاری، اجتماعی و خانوادگی و حتی مشکلات زندگی آن شخص را از قبل بررسی می کنم، و در آن فرد دنبال چیزی می گردم که بتوانم با دست گذاشتن روی آن نقطه حساس و با مانور دادن روی آن، فرد را متقاعد کنم. برای مثال، اگر کسی مشکلات مالی دارد، راجع به رشد صعودی درآمدی این تجارت بیشتر صحبت می کنم. در واقع، هیچ چیز برای من انجام ناپذیر نیست و من در کارهای شخصی و بازاریابی شبکه ای آن چیزی را که به آن فکر می کنم و برایش برنامه ریزی دارم، به دست می آورم.
5.آیا تا به حال شخص مخالفی را متقاعد کردید؟ از تجربه خود برای ما بگویید.
خیلی زیاد. هم در بحث فروش و هم در بحث مجموعه سازی. با یک مثال شروع می کنم. مثلاً عموی بنده میگرن دارند. به هیچ عنوان نمی توانستند چای عطری بنوشند، ولی من توانستم با گفتن ویژگی های چای عطری نیوشا و تفاوت آن نسبت به محصولات مشابه، به ایشان چای عطری بفروشم و این در یک صورت امکانپذیر است، آن هم این است که خودم از این محصول استفاده کرده باشم و با اعتقاد و ایمان نسبت به آن محصول، آن را به دیگران توصیه کنم. راجع به شبکه سازی، یکی از دوستانم به همراه خانواده اش در سال 1385 حدود 20 میلیون تومان در شرکت های هرمی از دست داده بود. اگر جلوی او اسم هر نوع شبکه حتی شبکه آب شهری برده می شد، ناراحت می شد و گارد می گرفت، چه برسد به بازاریابی شبکه ای! ولی من ظرف مدت 10 روز با اثبات قانونی بودن، کیفیت اجناس و دریافت پورسانت ها ایشان را وارد سیستم کردم. آقای علی حسنی که در حال حاضر در شهر تبریز مشغول به کار بازاریابی شبکه ای می باشد. این برمی گردد به اعتقاد من نسبت به نتورک، که می توانم به راحتی افراد را متقاعد کنم.
6.افتتاح دفتر رفسنجان را تا چه حد در پیشبرد سریع تر کار خود مؤثر می بینید؟
خیلی زیاد. به نظر من یک دفتر رسمی برای اشخاصی که هنوز ذهنشان درگیر شرکت های هرمی است، می تواند یک فالوی قوی باشد، و خیلی از مشکلات موجود را نیز حل می کند. البته این را هم بگویم من و کل بچه های رفسنجان اگر به یک جزیره ناشناخته هم برویم، شبکه سازی و فروش محصول را انجام می دهیم. این را گفتم برای آنهایی که بهانه گیرند و از کاه کوه می سازند، مشکلات کوچک را بهانه می کنند و کار را درست انجام نمی دهند، و مشکلات را مانع کار و پیشرفت خود می دانند.
در ضمن، اینجا جا دارد از زحمات آقای عیوضی، آقای علی پور و دیگر بزرگواران که تمام تلاش خود را برای افتتاح دفتر رفسنجان - با تمام مشکلات و مخالفت هایی که وجود داشت - تشکر کنم. البته دوستان ما از مرداد 1391 بدون دفتر و با امکانات کم در یک شهر کوچک و کم جمعیت، رشد صعودی چشمگیری داشتند و من هم که از بهمن وارد سیستم شدم، شاهد جدیت و زحمات دوستان بودم. به تمام دوستان نتورکر کشور می گویم که ما بدون دفتر و با امکانات کم کار کردیم تا توانستیم توانایی خودمان را نشان بدهیم و نظر و موافقت مدیران را برای افتتاح دفتر جلب کنیم، از این به بعد با وجود دفتر رشد دوچندان خواهیم داشت.
7. آنچه در نیوشانیک دوست دارید و آنچه دوست ندارید:
من دوست دارم تمام دوستان و آشنایان خودم را وارد سیستم بازاریابی شرکت نیوشانیک کنم و عاملی باشم برای موفقیت آن ها. راجع به دوست داشتن و دوست نداشتن، می توانم بگویم که دوست دارم همیشه جزء 5 نفر برتر نیوشانیک باشم و دوست دارم نیوشانیک در صدر شرکت های بازاریابی شبکه ای ایران و حتی در آینده ای نزدیک آسیا و جهان باشد. دوست دارم بازاریابان شرکت نیوشانیک به زودی جزء نفرات برتر درآمدی جهان باشند. من با شکست میانه خوبی ندارم و آن را دوست ندارم، ناگفته نماند که من چند بار در کار و زندگی ام شکست خوردم، ولی باعث نشد از تلاش و پیشرفت دست بردارم.
8.محصولاتی که کمتر شناخته شده هستند (مانند: شیرین کننده سوکرالوز) را راحت تر می فروشید یا محصولات اساسی و شناخته شده؟
من آمدم این جا که یک فروشنده حرفه ای باشم. وقتی می گویم یک فروشنده، یعنی این که من باید محصولات را بفروشم، باید به دنبال مشتری بروم، پس برایم فرق نمی کند که چه نوع محصولی باشد. اگر به تمامی فاکتورهایم در این چند ماه سری بزنید، متوجه می شوید محصولاتی را فروختم که شناخته شده نبودند و نیاز به بازاریابی قوی داشتند، چون اول به پورسانت خودم فکر کردم که از ضرایب a و b استفاده کنم و بعد از گذشت چند ماه موفق شدم برای محصولات شناخته نشده مشتری جمع کنم. دلیل این که می توانم هر نوع محصولی را بفروشم این است که خودم از آن محصول استفاده کرده ام و با اعتقاد زیاد آن را به مشتری ام معرفی می کنم.
9. یک پیشنهاد برای سایت آموزش و اخبار!
این سایت تمام اطلاعات را در زمانی کوتاه به ما می دهد و آموزش هایی که یک نتورکر برای شروع کار به آن ها نیاز دارد، در این سایت در دسترس می باشد. از عوامل این سایت تشکر می کنم.
10. به جای ما، یک سوال از خودتان بپرسید!
«مسعود جان، دوست داری کی راهبر شوی؟» من با برنامه ریزی و هدف گذاری که کردم، به یاری خداوند و کمک آپلاینم یازدهم دی ماه 92 راهبر خواهم شد.
11. حرف آخر.
از مسئولین نیوشانیک به خاطر راه اندازی شرکتی که می تواند به جامعه و ما جوان ها برای داشتن یک شغل مطمئن با پتانسیل درآمدی بالا کمک کند تشکر می کنم و همچنین مجدداً تشکر می کنم به خاطر افتتاح دفتر در رفسنجان.
با داشتن دفتر در رفسنجان آنچنان طوفانی به پا می کنیم که «هیچ کس به گردمان نرسد». (طوفانیم ...)
