ماهیت هشیاری چیست؟

ذهن خودآگاه و ناخودآگاه


قسمت اول:


پیشگامان روانشناسی از جمله زیگموند فروید و ویلیام جیمز در اواخر قرن نوزدهم و ابتدای قرن بیستم ،علاقه ی زیادی به مطالعه ی ذهن هشیار و ناهشیار نشان دادند.
شما اطلاعات را در سطوح مختلف آگاهی ،پردازش میکنید و از بخشی این پردازش آگاه هستید و از بخش دیگرش ،نا آگاه.
با اینکه هنوز بر سر تعریف هشیاری ،اختلاف نظر هایی وجود دارد ولی من در اینجا هشیاری را آگاهی از رویداد های بیرونی و احساسات درونی یعنی آگاهی از خودتان و افکاری که درباره ی تجاربتان دارید.
این که میدانید دوستتان برای خرابکاری اخیرش جوک ساخته ،ماشین مقابلتان تغییر جهت داد تا به سگ نزنید ،مصداق آگاهی بیرونی است.
و اینکه میدانید سر دردتان دوباره شروع شده ،خیلی تند تند نفس میکشید مصداق آگاهی درونی است.
محتوای هوشیاری هر لحظه در حال تغییر است.
اطلاعات خیلی سریع وارد هوشیاری می شوند و از آن خارج می شوند.

برگرفته از کتابهای تخصصی روانشناسی که توسط تیم ام ال مارکتینگ جمع آوری شده است.

به خانواده ام ال مارکتینگ بپیوندید

ذهن خودآگاه ناخودآگاه

قسمت دوم:

جریان حس ها،تصاویر،افکار و احساساتی که ویلیام جیمز از آن یاد میکرد،سطوح مختلفی دارد.
که پنج سطح آگاهی را برای شما توضیح خواهیم داد:
هشیاری سطح بالا،هشیاری سطح پایین،حالات تغییر یافته هشیاری،آگاهی نیمه هشیارانه و عدم آگاهی.

1) هشیاری سطح بالا:

در اکثر حالات هشیاری انسان، شاهد فرایند کنترل شده ای هستیم که اشخاص در آنها تلاششان را به هدف خاصی معطوف می کنند.
مثلا فردی را در نظر بگیرید که در حال تسلط پیدا کردن روی تکمه های تلفن سلولی جدید ده کاره اش است.
او صدای اهوم شما را نمیشنود و توجهی به سایه روی دیوار نمی کند.
این آگاهی متمرکز فرد،همان فرایند کنترل شده است.
فرایند کنترل شده مستلزم توجه انتخابی یعنی متمرکز شدن بر جنبه خاصی از یک تجربه و نادیده گرفتن جنبه های دیگرش هستند.

برگرفته از کتابهای تخصصی روانشناسی که توسط تیم ام ال مارکتینگ جمع آوری شده است.

به خانواده ام ال مارکتینگ بپیوندید

ذهن خودآگاه و ناخودآگاه


قسمت سوم:


در زیر فرایند های کنترل شده،سطوح دیگر آگاهی هشیارانه وجود دارد.
سطوح پایینی آگاهی شامل فرایندهای خودکار و حالت آشنای در تخیل فرو رفتن است.
فرایندهای خودکار:به آن دسته از حالات هشیاری گفته میشود که به حداقل توجه نیازدارد و مزاحمتی برای کارهایی که مشغول انجام دادن آنها هستیم، ایجاد نمی کنند.
فرایندهای خودکار در مقایسه با فرایندهای کنترل شده به تلاش هشیارانه ی کمتری نیاز دارند.
در تخیل فرو رفتن:یکی دیگر از حالات هشیاری است که سطح تلاش هشیارانه در آن کم است.
در تخیل فرو رفتن کمی شبیه رویا دیدن در بیداری است.
خیال بافی معمولا به صورت خود انگیخته و هنگامی که مشغول انجام کاری هستیم که توجه کامل نمیخواهد،شروع می شود.
رایج ترین شکل در تخیل فرو رفتن ،پرسه زدن در خیالات است.
خیلی پیش می آید که در هنگام کتاب خواندن ،گوش دادن به چیزی یا کار کردن ،برای لحظاتی در سرزمین خصوصی تخیلات و خاطراتمان سیر و سفر کنیم.
هنگام خیالبافی ،وارد دنیای اوهام و تخیلات می شویم.
این جریان نیمه خودکار در تخیا فرو رفتن می تواند مفید باشد.

برگرفته از کتابهای تخصصی روانشناسی که توسط تیم ام ال مارکتینگ جمع آوری شده است.

به خانواده ام ال مارکتینگ بپیوندید

ذهن خودآگاه و ناخودآگاه


قسمت چهارم:


حالات تغییریافته هشیاری

حالات تغییر یافته ی هشیاری یا آگاهی، حالاتی ذهنی هستند که تفاوت محسوسی با حالات آگاهی معمول ما دارند.


این حالات بر اثر مصرف دارو،ضربه،خستگی،هیپنوتیزم و محرومیت حسی ایجاد میشود.


مصرف دارو در برخی موارد سطح بالایی از آگاهی را ایجاد میکند.
پر مصرف بودن قهوه و سایر نوشیدنی های حاوی کافئین که ماده ی محرکی است،گواهی برای این عقیده است که کافئین میزان آگاهی را افزایش می دهد.
الکل چنین تاثیری دارد.

برگرفته از کتابهای تخصصی روانشناسی که توسط تیم ام ال مارکتینگ جمع آوری شده است.

به خانواده ام ال مارکتینگ بپیوندید

ذهن خودآگاه و ناخودآگاه


قسمت پنجم: آگاهی نیمه هشیارانه


آگاهی نیمه هشیارانه در بیداری

به نظر میهالی سیکزنت که متخصص خلاقیت است ،بینش های مخترعانی مثل فرانک آفنر احتمالا وقتی کسب میشوند که پیوند نیمه هشیارانه ایده ها آن قدر قوی است که "پاقی" وارد آگاهی میشود.
ذهن ما هنگام پرورش ایده ها بدون آن که خودمان آگاه باشیم ،مشغول پردازش اطلاعات است.
احتمالا هنگام نبود پیوندهای هشیارانه ، ایده ها در زیر سطح آگاهی کمابیش به صورت تصادفی با هم ترکیب می شوند.
مطالعات انجام شده روی افرادی که اختلالات عصب شناختی دارند نیز نشان می دهند که ما همیشه از پردازش اطلاعات در مغزمان آگاه نیستیم.
در یکی از همین موارد ،زنی که از یک ضایعه ی عصب شناختی رنج می برد نمیتوانست شکل و اندازه ی اشیای موجود در میدان بینایی خودش را توضیح بدهد در حالی که می توانست سایر ادراکات فیزیکی خود را توضیح دهد.
ولی وقتی به آن میرسید می توانست آن را خیلی دقیق با دستش بگیرد .
ظاهرا او آگاهی نیمه هشیارانه ای از اندازه و شکل اشیاء داشت هر چند خودش از این موضوع آگاه نبود.
پردازش نیمه هشیارانه ی اطلاعات میتواند در مسیر های موازی انجام شود .


خواب و رویا


سطح آگاهی ما در خواب و رویا پایین تر از سطح آگاهی مان هنگام خیالبافی است.با این حال نمیتوان گفت هنگام خواب عدم هشیاری است.
محققان متوجه شده اند که انسان ها هنگام خواب ،هنوز تا حدودی نسبت به محرک های بیرونی آگاهند،برای مثال مردم وقتی کاملا به خواب رفته اند میتوانند با فشردن تکمه با دستشان به صداهای ضعیف واکنش نشان دهند.

برگرفته از کتابهای تخصصی روانشناسی که توسط تیم ام ال مارکتینگ جمع آوری شده است.

به خانواده ام ال مارکتینگ بپیوندید

ذهن خودآگاه و ناخودآگاه


قسمت ششم:


عدم آگاهی


اصطلاح ناهشیار به طور کلی درباره ی شخصی به کار می رود که در حالت ناهشیاری طولانی و عمیق و یک بیهوشی و سنگینی خاص فرو رفته است.
اما زیگموند فروید برداشت متفاوتی از اصطلاح ناهشیار داشت.
فروید تقریبا همزمان با ویلیام جیمز که مشغول تشریح ماهیت دائم التغییر جوی هشیار بود،نتیجه گرفت که اکثر افکارمان ناهشیارند.


فکرناهشیار به تعبیر فروید،مأوای خواسته ها،احساسات و افکار نامقبول و خارج از آگاهی هشیارانه می باشد.
به نظر فروید ،افکار ناهشیار خیلی بار اضطرابی دارند و چنان با هیجانات منفی دیگر آمیخته اند که هشیاری نمی تواند آنها را بپذیرد.


برای مثال ،مرد جوانی که با دیدن زنها دست و پاچه می شود و عرق سردی بر پیشانی اش مینشیند،خبر ندارد که ترسش از زنها ریشه در برخورد سرد و تنبیهی مادرش در دوران کودکی با او دارد.
فروید معتقد بود یکی از هدف های روان درمانی ،آوردن افکار ناهشیار به آگاهی هشیارانه است تا امکان بیان و درمان پیدا کنند.


البته در مورد ذهن ناهشیار فروید و خصوصا فراگیر بودن و نفوذش اختلاف نظرهایی هست .


ولی خواه دیدگاه او در مورد ذهن ناهشیار را قبول داشته باشیم خواه قبول نداشته باشیم ،ما بابت تشخیص پیچیدگی هشیاری به او مدیونیم.

برگرفته از کتابهای تخصصی روانشناسی که توسط تیم ام ال مارکتینگ جمع آوری شده است.

به خانواده ام ال مارکتینگ بپیوندید