موضوع: داستان های آموزنده
-
2017/02/19, 23:13 #31
- تاریخ عضویت
- 2014/07/13
- محل سکونت
- رشت
- سن
- 32
- نوشته ها
- 552
- تشکر
- 198
- تشکر شده
- 556
کجا را نگاه میکنید؟
✳️در یک روز سرد زمستانی، مدیر مدرسه بچهها را به صف کرد و گفت: «بچهها، آیا موافقید یک مسابقه برگزار کنیم؟»
تمام بچهها با خوشحالی قبول کردند. پس از انتخاب چند شرکتکننده، مدیر از آنها خواست که آن طرف حیاط مدرسه در یک ردیف بایستند و با صدای سوت او، به سمت دیگر حیاط بیایند و هر کس بتواند ردپای مستقیم و صافی از خود بجای گذارد برنده مسابقه است. در پایان مسابقه، آقای مدیر از یکی از بچههایی که ردپای کجی از خود بجای گذاشته بود پرسید: «تو چه کردی؟»
دانش آموز در جواب گفت: «با وجودی که در تمام طول راه من دقیقاً جلوی پایم را نگاه کرده بودم ولی بجای یک خط راست از ردپا روی برف، خطوط کج و معوجی بوجود آمده است!»
تنها یکی از دانش آموزان بود که توانسته بود ردپایش را بصورت یک خط راست درآورد. مدیر مدرسه او را صدا کرد و پس از تشویق از او پرسید: «تو چطور توانستی ردپایی صاف در برفها به وجود آوری؟»
آن دانش آموز گفت: «آقا اینکه کاری ندارد، من جلوی پایم را نگاه نکردم!»
مدیر پرسید: «پس کجا را نگاه کردی؟»
دانش آموز گفت: «من آن تخته سنگ بزرگی را که آن طرف حیاط است نگاه کردم و به طرف آن حرکت کردم و هیچ توجهی به جلوی پایم نداشتم و تنها هدفم رسیدن به آن تخته سنگ بود.»
✅اگر در زندگی خودمان ایده و هدفی نداشته باشیم و تمام توجهمان را دقیقاً به مشکلات امروز و فردا و فرداهای بعد معطوف کنیم سرانجام به هدفمان نخواهیم رسید. ولی اگر بجای آنکه توجهمان را به مشکلات روزانه متوجه کنیم به هدفمان متمرکز سازیم، قطعاً به هدفمان خواهیم رسید.
-
2017/02/19, 23:41 #32
- تاریخ عضویت
- 2014/07/13
- محل سکونت
- رشت
- سن
- 32
- نوشته ها
- 552
- تشکر
- 198
- تشکر شده
- 556
تیم ورک
دو تا کارگر درحال کار بودن. یکی زمین رو می کند و اون یکی چاله رو پر میکرد😳.
عابری که از اونجا رد میشد ازشون پرسید: «چرا کار بیهوده انجام میدین؟»
یکی از کارگرا که از حرف عابر حسابی ناراحت شده بود، گفت: «ما کار بیهوده انجام نمیدیم.ما همیشه سه نفریم. یکی زمین رو می کنه، دومی لوله رو کار میذاره و سومی روش رو پر میکنه.
امروز نفر دوم مریض شده و سر کار نیومده ولی ما چون وظیفه شناسیم اومدیم سر کار و به وظیفه خودمون عمل میکنیم.»
🔴وقتی کار گروهی انجام میدیم حق نداریم بدون توجه به بقیه، فقط به وظیفه خودمون فکر و عمل کنیم.
🔰برداشت نتورکی:
نتورک یه کار تیمیه پس نمیتونی بگی:
1) من با بالاسریام کار ندارم، میخوام همه ی کارای تیمم رو خودم انجام بدم.
2) فلانی درست کار نمیکنه، پس خودم با لول های پایین تر کار میکنم چون من هدف دارم.
✅ یادت باشه اینکه تو به درستی وظیفه ت رو انجام بدی نه تنها ضامن موفقیت تیمت نیست بلکه ضامن موفقیت خودتم نیست. بنابراین هر جای تیم مشکلی هست باید رفع شه تا تک تک اعضا با انجام وظایف خودشون تیم رو به موفقیت برسونن.
-
2017/02/22, 19:01 #33
- تاریخ عضویت
- 2014/07/13
- محل سکونت
- رشت
- سن
- 32
- نوشته ها
- 552
- تشکر
- 198
- تشکر شده
- 556
بچه خرسی كه بيش از اندازه فلسفه بافی میكرد روزی از مادرش پرسيد: "میخواهم راه بروم ولی نمی دانم پنجه راستم را روی زمين بگذارم يا دو پای عقب را و يا هر چهار دست و پا را؟" مادرش گفت: "فلسفه بافی بس است راه برو." اين حكايت مناسب حال كسانی است كه در انجام كارهای خود زياد شک و ترديد روا میدارند.
-
2017/02/22, 19:05 #34
- تاریخ عضویت
- 2014/07/13
- محل سکونت
- رشت
- سن
- 32
- نوشته ها
- 552
- تشکر
- 198
- تشکر شده
- 556
⚪️فيلهاى سفيد زندگی
در حكايتى از گذشته، معروف است كه پادشاه يک كشور به پادشاه كشورى ديگر يک «فيل سفيد» هديه مىدهد.
كسى كه هديه را مىپذيرفت، هزينههاى زيادى را صرف نگهدارى و خوراک اين فيل سفيد مىكرد.
نسلهاى مختلف هم بدون آنكه بدانند اين فيل سفيد به چه درد مىخورد، هزينههاى زيادى را براى آن متحمل مىشدند و دلشان هم نمىآمد كه آن را كنار بگذارند يا رها كنند، زيرا مىگفتند:
حيف است! تاكنون هزينه زيادى براى آن شده است و نمىتوان آن را رها كرد!
⚪️«فيل سفيد»
در مديريت، استعاره از موضوعىست كه هزينه زيادى براى آن شده و هيچ خاصيت مفيدى هم ندارد!
و از آن جهت كنار گذاشته نمىشود كه صرفاً براى آن هزينه شده است!
⚪️در نظر بگيريد كسى وارد دانشگاه مىشود و متوجه مىشود استعدادى در آن رشته ندارد، اما آن را رها نمىكند به خاطر هزينههايى كه براى قبولى آن داده است و زمانى كه صرف كرده؛ و مىداند در آينده نيز آن رشته منبع درآمد او نخواهد شد!
به آن رشته دانشگاهى و آن مدرک هم مىتوان فيل سفيد آن فرد گفت.
⚪️در زندگى، فيلهاى سفيد زيادى داريم كه بدون آنكه خاصيتى داشته باشند،
براى آنها هزينه مىكنيم!
✅ جرأت کنید و فيلهاى سفيد زندگىتان را رها کنید.
-
2017/02/26, 23:10 #35
- تاریخ عضویت
- 2014/07/13
- محل سکونت
- رشت
- سن
- 32
- نوشته ها
- 552
- تشکر
- 198
- تشکر شده
- 556
در قرون وسطا کشيشان بهشت را به مردم می فروختند و مردم نادان هم با پرداخت مقدار زیادی پول قسمتی از بهشت را از آن خود می کردند.
فرد دانايی که از اين نادانی مردم رنج ميبرد دست به هر عملی زد نتوانست مردم را از انجام اين کار احمقانه باز دارد تا اينکه فکری به
سرش زد… به کليسا رفت و به کشيش مسئول فروش بهشت گفت:
قيمت جهنم چقدره؟
کشيش تعجب کرد و گفت: جهنم؟!
مرد دانا گفت: بله جهنم.
کشيش بدون هيچ فکری گفت: ۳ سکه.
مرد سراسيمه مبلغ را پرداخت کرد و گفت: لطفا سند جهنم را هم بدهيد. کشيش روی کاغذ پاره ای نوشت: سند جهنم. مرد با خوشحالی آن را گرفت از کليسا خارج شد.
به ميدان شهر رفت و فرياد زد: من تمام جهنم رو خريدم اين هم سند آن است و هيچ کس را به آن راه نمیدهم.
ديگر لازم نيست بهشت را بخريد چون من هيچ کس را داخل جهنم راه نمیدهم.
اين شخص مارتين_لوتر بود که با اين حرکت، توانست مردم را از گمراهی رها سازد.
در جهان تنها یک فضیلت وجود دارد و آن آگاهی است...
و تنها یک گناه و آن جهل است...
-
2017/02/26, 23:16 #36
- تاریخ عضویت
- 2014/07/13
- محل سکونت
- رشت
- سن
- 32
- نوشته ها
- 552
- تشکر
- 198
- تشکر شده
- 556
در قرون وسطا کشيشان بهشت را به مردم می فروختند و مردم نادان هم با پرداخت مقدار زیادی پول قسمتی از بهشت را از آن خود می کردند.
فرد دانايی که از اين نادانی مردم رنج ميبرد دست به هر عملی زد نتوانست مردم را از انجام اين کار احمقانه باز دارد تا اينکه فکری به
سرش زد… به کليسا رفت و به کشيش مسئول فروش بهشت گفت:
قيمت جهنم چقدره؟
کشيش تعجب کرد و گفت: جهنم؟!
مرد دانا گفت: بله جهنم.
کشيش بدون هيچ فکری گفت: ۳ سکه.
مرد سراسيمه مبلغ را پرداخت کرد و گفت: لطفا سند جهنم را هم بدهيد. کشيش روی کاغذ پاره ای نوشت: سند جهنم. مرد با خوشحالی آن را گرفت از کليسا خارج شد.
به ميدان شهر رفت و فرياد زد: من تمام جهنم رو خريدم اين هم سند آن است و هيچ کس را به آن راه نمیدهم.
ديگر لازم نيست بهشت را بخريد چون من هيچ کس را داخل جهنم راه نمیدهم.
اين شخص مارتين_لوتر بود که با اين حرکت، توانست مردم را از گمراهی رها سازد.
در جهان تنها یک فضیلت وجود دارد و آن آگاهی است...
و تنها یک گناه و آن جهل است...
-
2019/12/21, 16:33 #37
- تاریخ عضویت
- 2019/12/18
- نوشته ها
- 2
- تشکر
- 0
- تشکر شده
- 1
واقعا آگاهی چیز خیلی مهمی است برای زندگی بشر واجب هستنش من خودم که چند وقت پیش لوله هامون گرفته بود فکر کردم خودم میتونم درستش کنم ولی آخرشم زنگ زدم پدیده سرویس اومدن انجام دادن لوله بازکنی را منم خیلی ضایع شدم:d
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری موضوع