PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : کتاب بیاندیشید و ثروتمند شوید



Ali Mousavi
2017/01/15, 08:36
برگرفته شده از کتاب
بیاندیشید و ثروتمند شوید
(http://go.mlmarketing.ir/redirect.php?url=http://mlmarketing.ir)نویسنده : ناپلئون هیل
مترجم : مهدی قراچه داغی

چگونه قدرت ذهن خود را چند برابر کنیم

مغز انسان را میتوان با یک باطری مقایسه کرد. این یک حقیقت است که مجموعه باطریهای الکتریکی, در مقایسه با یک باطری برق بیشتری تولید میکنند. همچنین مشخص است که هر باطری با توجه به واحدها و ظرفیت خود برق تولید میکند.

مغز هم به شکل مشابهی فعالیت میکند. بعضی از مغزها در مقایسه با مغزهای دیگران فعالترند و با کنار هم قرار گرفتن هماهنگ چند مغز انرژی فکری بیشتری در مقایسه با یک مغز ساده تولید میشود. درست همانطور که چند باطری بیش از یک باطری نیرو ایجاد میکند.
با رعایت این مطلب بی درنگ مشخص میشود که اصل استفاده از نیروی همکاران بستگی به نیروی مغزی افرادی دارد که در کنار هم قرار میگیرند.
اکنون به مطلب دیگری در همین ارتباط میرسیم.

وقتی گروهی از مغزها با هم در ارتباط باشند و در هماهنگی با یکدیگر کار کنند , نیروی افزایش یافته ناشی از اتحاد آنها در اختیار همه مغزهای تشکیل دهنده گروه قرار میگیرد.

همه میدانیم که هنری فورد در فقر و نداری شروع کرد. او بی سواد بود این را هم میدانیم که آقای فورد همه این کمبودها را در مدت 10 سال رفع کرد. و در مدت 25 سال یکی از ثروتمندترین مردان آمریکا شد. این را هم فراموش نکنید که سرعت رشد و ترقی آقای فورد از زمانی چند برابر شد که او با توماس ادیسون دوست شد و حاال احتمالا بهتر درک میکنید که نفوذ اذهان بر یکدیگر تا چه اندازه موثر است.

قدمی دیگر بردارید و به این حقیقت توجه کنید که مهمترین موفقیتهای آقای فورد زمانی شروع شد که او دوستی و همکاری هاروی فایراستون, جان برو, و لونز بور بانک را تدارک دید. این سه شخصیت هرکدام مغزی بزرگ و توانمند داشتند. اکنون بیشتر مشخص میشود که قدرت با اتحاد مغزها به مراتب بیشتر میشود.

Ali Mousavi
2017/01/22, 20:36
برگرفته شده از کتاب
بیاندیشید و ثروتمند شوید (http://go.mlmarketing.ir/redirect.php?url=http://mlmarketing.ir)




در فاصله 90 سانتیمتری طلا


یکی از علل عمده شکست و ناکامی این است که در برخورد با مشکلات موقتی ، متوقف می شویم و دست از تلاش برمی داریم . هر کسی را که بگویید ، این را زمانی تجربه کرده است .


در روزگاری که همه در اندیشه طلا بودند ، یکی از عموهای داربی گرفتار (( #تب_طلا )) شد .
راهی غرب شد تا با حفاری زمین به ثروت برسد .
او هرگز نشنیده بود که در مغز انسان طلایی به مراتب بیش از آنکه او از زمین بیرون بیاورد وجود دارد
او با اخذ اجازه نامه ، با بیل و کلنگ سرگرم کار شد .