سختی ها"ليدرها" را سر سخت می کند
میخ هایی در دیوار محکمتر می مانند كه
ضربات سخت تری را تحمل کرده باشند
نمایش نسخه قابل چاپ
سختی ها"ليدرها" را سر سخت می کند
میخ هایی در دیوار محکمتر می مانند كه
ضربات سخت تری را تحمل کرده باشند
برای رسیدن به قله کوه قبل از برداشتن هر ابزاری اول اراده ات را در کوله ات بگذار
اگر بترسیم و آن چه را که درست است انتخاب نکنیم
آزادی مان را از دست می دهیم
شهامت چیزی نیست که هر از گاهی آن را نمایش گذاشت
شهامت را باید هر لحظه از زندگی به معرض تماشا بگذارید
اگه نگران حرف مردمی
برو بشین تلوزیون نگاه کن
تو لایق موفقیت نیستی
کسی که میخاد بترکونه خودش میخاد بترکونه چون شرایط برای همه یکسان هست
تو این سیستم تجربه به دیگران نشین
تجربه در نتورک خیلی ارزش داره
همیشه افرادی هستند که در آغاز هر کار
شما رو ناامید میکنن ...
اما
تو فقط
اجازه بده موفقیتهات جوابشونو بده..
از جایی که هستی شروع کن ، از چیزهایی که داری استفاده کن .
کاری رو که میتونی انجام بده .
بزرگ فکر کن ، اما میتونی کوچیک شروع کنی .
تسلیم نخواهم شد !
زندگی می کنم ...
برای رویاهایی که منتظرند به دست من واقعی شوند ...
من فرصتی برای بودن دارم،
پس ساکت نمی نشینم ....!!
می گذارم همه بدانند که من با تمام توانایی ها و کاستی ها، شاهکار زندگی خود هستم ؛
کافی ست لحظات گذشته را رها کنم و برای ثانیه های آینده زندگی کنم ...!!!
چون رویاهایم آنجاست
و من فقط ؛ یک بار فرصت زندگی کردن را دارم
the worst people to serve are the poor people
بدترين افراد براي همكاري مردمان فقير هستند.
give them free, they think it's a trap
اگر چيزي رو به رايگان به اونها بدي، فكر ميكنند يك تله است.
tell them it's a small investment they'll say don't earn much
به اونها بگي اين يه سرمايه گذاريه كوچيكه، اونها ميگن چيز زيادي ازش در نمي آد.
tell them to come in big, they'll say no money
به اونها بگي يه سرمايه گذاري بزرگه، اونها ميگن كه پول ندارن.
tell them try new things, they'll say no experience
به اونها ميگي چيزهاي جديدو تجربه كن، ميگن تجربه نداريم.
tell them it's traditional business, they'll say hard to do.
در مورد تجارت سنتي بهشون بگي، ميگن خيلي سخته.
tell them it's a new business model they'll say it s mlm
به اونها بگي اين يه كسب و كار جديده، ميگن حتما نتوركه!!!
tell them to run a shop they'll say no freedom
به اونها ميگي يه فروشگاه كوچيك راه بنداز، ميگن آزاديمو ازم ميگيره.
tell them run new business, they ll say no expertise
بهشون ميگي يه تجارت جديد انجام بده، ميگن تخصصشو نداريم.
they do have some things in common
اونها كارهاي مشتركي انجام ميدن
they love to ask google, listen to friends who are as hopeless as them
اونها عاشق اين هستن كه از گوگل سوال بپرسن ، و به دوستاني كه از خودشون نااميدترن گوش كنن
my conclusion
نتيجه گيري من
they think more than a university professor and do less than a blind man
آنها بيشتر از يك پروفسور فكر ميكنند و كمتر از يك انسان كور انجام ميدهند.
just ask them, what can they do they won't be able to answer you.
وقتي از اونها ميپرسي، چه كاري ميتواني انجام دهي؟ اونها نميتونند جواب شمارو بدن
instead of your heart beats faster, why not you just act a bit faster
به جاي اينكه قلبتون تندتر و سريعتر بزنه چرا خودتون سريعتر وارد عمل نميشين؟!
instead of just thinking about it why not do something about it
به جاي اينكه فقط راجع بهش فكر كنيد، چرا يه كاري دربارش نميكنيد.
poor people fail because of one common behaviour
مردم فقير شكست ميخورند بخاطر يك رفتار مشترك
their whole life is about waiting
كل زندگي خود را در حالت انتظار به سر ميبرند.